پسر خالمه از بچگی عاشقش بودم بروز ندادم تا ۱۸ سالگی ابراز علاقه کردم محترمانه رد کرد ی سال بعد غیرررر مستقیم بهش فهموندم هنوز دوسش دارم و اونم قبول کرد و گفت منم از بچگی دوستت داشتم ولی شرایطش نبود بهت بگم. ولی حرفاش انگار از ته دل نبود( فکر کنم دید من کیس خوبیم گفت بزار ببینم بهش علاقهدمند میشم یا ن ک نشد هیچوقت 😔). بخدا من ظاهر شخصیت و همه چیم عالیه ، ۲۰ روز با هم بودیم تو این ۲۰ روز ی بار بهم پیام نداد حالمو نپرسید همش من بودم همش من محبت کردم همش من توجه کردم. حتی ۵ روز
بنظرم عشق و عاشقی با فامیل اصن خوب نیس
چرا اصرار میکنی وقتی میبینی طرفت تلاش نمیکنه واست
من حالشو نپرسیدم اونم هییییچ خبری ازش نشد. با اینکه خیلی عذاب کشیدم ولی بهترین روزای عمرم بود اون چند روز خدا میدونه اندازه جونم دوسش داشتم. حسی بهش داشتم ک هییییییچ وقت ب هیچ کسی نداشتم و ندارم و فک نکنم پیدا کنم.
ولی دیدم داره شخصیتم خورد میشه تموم کردم باهاش ۹ ۱۰ ماه میگذره چند بار همو دیذیم ولی فقط مث ی پسر خاله دختر خاله عادی رفتار کردیم با هم ، فکر کردم تا حد زیادی فراموشش کردم. ولی امشب خوابشو دیدم خواب دیدم داره ازدواج میکنه قلبم داره کنده میشه 🖤.
من چی بگم که فکر کنم بدون من مهاجرت کرده رفته
خاک بر سر من کنن لعنت به عشق
این داستان با اقوام رل نزنید که اگر به گند کشیده شد رابطه
قیافه نحسشون هر دم جلو چشمات نباشه
به فامیل رو دوباره فامیل نکنید
خو عشقت یه طرفه اس
اونم با ۲۰ روز حرف زدن که کلا همشم خودت پیام میدادی دل کسیو نشکسته
نمیخواد دیگه، چیکار کنه
عین کنه نچسب بهش
آخه چقد دلش سنگ بود ک هیچوقتتتت نتونست دوستم داشته باشه. بخدا قسم من هیچی کم ندارم 😔
دختر نباید پیشنهاد بده از نظر من🚶♀️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
