خانواده شوهرم بعد ۱سال ونیم مجبورم میکنن که باید عذا خوردنمون یکی شه چون شوهرم داره درس میخونه نمیتونه خرجی بده من به همهچی تن دادم به شوهرم گفتم اینو قبول نمیکنم گفت باشه ولی الان سه روزه روز و شب ندارم هی مامانش زنگ میزنه باید بیاید ناهار و شام😭😭😭😭من بدم میاد ازشون همیشه منو ناراحت میکنن ولی نمیزارن شوهرم بفهمه شوهر بودن ینی چی زندگی خرج داره
چند هفته ام هست شوهرم جاشو ازم جدا کرده به بهانه درس خوندن هی میگه خسته ام اصلا بهم توجه نداره بهش
روز زن هیچی برام نگرفت گفتم یه تبریک خشک و خالی میکفتی میگه تو پیرم کردی تو زندگی من چیکار کنم الان😭😭😭