2777
2789

من یه زن ۳۰ ساله هستم ۱۲ ساله ازدواج کردم یه پسر و دختر دارم ۶ ساله و دوساله . همه کارای بچه ها با منه بخدا دیگه خسته شدم . امروز ساعت ۲ تا ۴ شوهرم میخواست بره مراسم ختم بابای دوستش سر همین دعوامون شد . دیگه از زندگیم خسته شدم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اول ب آخرش فکر کن بعد خواستی برو

بالاخره رسیدم ب آرزوم(17تیرما1403)خدایاشکرت.بزرگترین آرزوم استخدام شدن تو آموزش وپرورشِ.دلم خیلی ب درد میاد وقتی ی عده نادون میگن اینهمه درس خوندی ک حالا کهنه بشوری؟واسه رسیدن ب بزرگترین آرزوم نیازمند دعای شمام.پس واسم خواهری کنید و هر جور میدونید دعاکنید.شایدبا نفس حق شما من ب خواستم رسیدم.

اومد پسرم ببره مدرسه بعد گفت ماشین میزارم خودت برو بیارش منم گفتم حالم خوب نیس نرو . سرما خوردم اصلا حال ندارم . اونم بعد از کلی داد و بیداد و فحش رفت . بچمم مدرسه نفرستادم

من دیروز اومدم خونه بابام پسرمو گذاشتم و اومدم پنج سالشه اگر واقعا نمیخواییش جداشو ن سر چیزای سطحی&n ...

پسرتون وابسته نیست بهتون؟

کسی هست مراقبش باشه؟

بالاخره رسیدم ب آرزوم(17تیرما1403)خدایاشکرت.بزرگترین آرزوم استخدام شدن تو آموزش وپرورشِ.دلم خیلی ب درد میاد وقتی ی عده نادون میگن اینهمه درس خوندی ک حالا کهنه بشوری؟واسه رسیدن ب بزرگترین آرزوم نیازمند دعای شمام.پس واسم خواهری کنید و هر جور میدونید دعاکنید.شایدبا نفس حق شما من ب خواستم رسیدم.

توصیه میکنم اینجا درد و دل نکن

من تاپیک زدم که باردار نمیشم همسرم مشکل داره اسپرمش ضعیفه 

یکی آمد بهم گفت حتما میخوای بچه ماله همسرت باشه😑🙄

از یکی دیگه باردار شو🥴

شاخ در آوردم تازه می‌گفت تو اقوام ما هم خیلی اینجور چیزا هست😶

 دیدی منم مامان شدم🥺🤱😍

اومد پسرم ببره مدرسه بعد گفت ماشین میزارم خودت برو بیارش منم گفتم حالم خوب نیس نرو . سرما خوردم اصلا ...

بگم مقصر شما بودی ناراحت میشی؟

میذاشتی بچه روببره.عصر ی اسنپ باراننده خانم می‌فرستادی دنبال بچه 

بالاخره رسیدم ب آرزوم(17تیرما1403)خدایاشکرت.بزرگترین آرزوم استخدام شدن تو آموزش وپرورشِ.دلم خیلی ب درد میاد وقتی ی عده نادون میگن اینهمه درس خوندی ک حالا کهنه بشوری؟واسه رسیدن ب بزرگترین آرزوم نیازمند دعای شمام.پس واسم خواهری کنید و هر جور میدونید دعاکنید.شایدبا نفس حق شما من ب خواستم رسیدم.
پسرتون وابسته نیست بهتون؟ کسی هست مراقبش باشه؟

خودش و خونوادش با بچه خوبن می‌ره اونجا با بچه ها عمه اش اینا بازی می‌کنه حتما زیاد یاد من نمیوفته بچه رو میگه بهت نمیدم مگ میشه بچه ای ب مادرش وابسته نباشه 

بچه هم بگیرم تا هفت سال بعد میاد میبردش انقدم خونواده مخالفن و میگن مسولیتش زیاده ولی انقد گریه کردم از دوریش دیروز تاحال دارم میمیرم 

سخته  تو زندگی انقد فشار هست رو دو طرف که چیزای کوچیک باعث دعواهای بزرگ میشه

کاشکی حداقل درک و شعور داشت حداقل قدر کارام هم نمیدونه . میگه وظیفته . بعدم میگه مگه چکار میکنی

بگم مقصر شما بودی ناراحت میشی؟ میذاشتی بچه روببره.عصر ی اسنپ باراننده خانم می‌فرستادی دنبال بچه&nbs ...

چقدر مسئولیت قبول کنم . حالا میمرد نمی‌رفت میبینه من مریضم خونه به هم ریخته دو تا بچه کوچیک غذا هم درست نکردم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز