عاشق شدم، نمیدونم شایدم بهم ریختن شدید هورمون هام بود دیونه شدم.... تا خودکشی پیش رفتم
بعدش مریض شدم و در نهایت تونستم فقط با تنفر نسبت بهش سرد شم
بعدش بی حس شدم حس کردم دیگ هیچوقت هیچکس مثل اون رو دوست نخواهم داشت و همین شد، اون شور و شوق و مستی رو دیگ نداشتم و ندارم
ولی فراموش میشع هرچند از خاطر نمیره