منی که مامانم ام اس داره و ارزومه تو خیابون باهاش راه برم و هر کس میگه با مامانم بیرونم غبطه میخورم
منی که مستاجریمو هر سال مجبوریم اساس کشی کنیم و پدر کمرم در اومده
منی که بابام ده ساله ورشکست شده و به زور داره خودشو هی بالا میکشه و شاهد بدترین چیزای دنیا بودم
منی که حتی خواهرو برادری ندارم که بهشون تکیه کنم
منی که حتی ازدواجمم جور نمیشه حداقل یه نفرو داشته باشم که یکم اروم باشم
منی که عاشق اینم مامان بشم عاشق اینم که یکی بهم بگه مامان ولی بخاطر ازدواج نکردن نمیتونم حتی مامان بشم
منی که سرکار میرم میگم وای باز خونه
منی که هیچ دلخوشی ای توی این دنیا ندارم
منی که ازدواج کردنو از سرم دارم بیرون میکنم که برای تو حرومه
منی که هر روز خدارو التماس کردم یکم همه چیو سروسامون بده ولی نداد و نمیده
چرا نگهم داشته؟!منی که از دنیاش سیرمو نمیخوام بمونم چرا نگهم داشته؟!من که دیگه ازش خوشبختی نمیخوام چرا پس راحتم نمیکنه 27سال عمر کردم کافیه برای امثال من،ما تو این دنیاش بمونیم که چی بشه….