شوهرم یا بابام تو عقدم فعلا نگید خودت کار کن چون که شاغل بودم همسرم نذاشت برم و پدرمم پشتشو گرف گفت آره نیاز نیست بری ولکن کار میخوای چیکار ولی الان هیچکدوم تو این چند ماهه ی پول درست ندادن بهم
خسته شدم عادت ندارم اینطوری
همش تو خونم جرات ندارم برم با دوستام بیرون یا مهمونی تولد ک ی وقت کسی نفهمه دستم خالیه
الانم ماه دیگ سالگرد عقدو ولنه میدونم توقع کادو داره چون تاحالا همه مناسبتا هر جور بوده کادوی خوب دادم ولی الان واقعا دیگ خسته شدم چیکار کنم چند بارم بهش گفتم میخوام برم سرکار گفته چرا گفتم پول میخوام
ولی میگ نمیخواد میخوای چیکار ؟
ب رو خودش نمیاره ک حالا ک نمیزاره برم حداقل خودش ی پولی بده ی کلاس سرگرمی ی باشگاهی برم دلم خوش باشه میدونم داره تدارک عروسی میبینه دسش خالیه ولی منم خیلی دیگ داره بهم فشار میاد دلم میخواد لباس جدید بگیرم مو رنگ کنم ی کاری کنم بالاخره تازه عروسم ولی همش جیبم خالیه زنای ۵۰ ۶۰ ساله ازم سرحال ترن