انگار همین دیروز بود که
داخل اتوبوس دخترای دبیرستانی رو میدیدم
و میگفتم ای بابااا، کی میشه من همسن اینا بشممم
وقتی میدیدمشون میگفتمم
اینا چقدرر خوبننن
چقدر بزرگننن
هر چقدر هم بهم میگفتن برای بزرگ شدن آرزو نکن، دستِ خودم نبودد
باز همیشه دوست داشتم چشم روی هم بذارم و بزرگ بشم
فکر کنم این داخل وجود همه ما بچه ها بود
من الان همون دختر دبیرستانی شدم که ی روزی آرزو میکردم زودتر بشمم
اتفاقا چشم روی هم گذاشتم دیدم شدم دختر دبیرستانیِ
در آستانه ۱۷ سالگی
چالش های زیادی رو تا الان پشت سر گذاشتم
که همش شیرین نبود بر خلاف تصورات شیرینم
گریه کردم
زمین خوردم
بلند شدم خندیدم
ادامه دادم
و ادامه میدممم:))
و تنها تفاوت من با دختر. کوچولوی ۶ ساله ام اینه که دیگه دوست ندارم زودتر بزرگ بشم:)
ی سال بزرگ تر شدی دختر کوچولوی من
ی خورده دیگه دبیرستان هم تموم میشه
تو ام باورت نمیشه؟🚶🏻♀️
دلم برات تنگ شده،خیلی:)