من تا نصف شب درس داشتم تو اتاقم بودم بعد همونجا گرفدم خوابیدم ساعت ۲ ،۳ اینا بود بعد ی دفعه ی چی پامو له کرد تا صب خوابم نبرد .😬💔🥀
خاطرات ترسناکتونو بگین ملسی .🥺
همین که بگم دوستان از ساعت 3 شب به بعد راه اجنه به دنیای ما باز میشه اینجا دارن میگردن کافیه که برینم الان به خودمون
یه گلسر داشتم ک یه عزیزی بهم هدیه داده بود بعد ازبس استفاده کرده بودم خراب شد بود همه میگفتن درش بیار من گفتم ن دلتون میاد مگه🥺 بعد شبش نشسته بود ب دیوار تکیه دادم یهو یکی گلسر مو در آورد انداخت وحشیانه هعی تو دیوار رو نگاه میکردم😳😳کسی نبود
ساعت از 3 گذشته
الان پاشین ی رژ قرمز بزنین بشینین ده دیقه بعد توی تاریکی نگاه اینه کنید
هرچی دیدی بیا بگو
چند وقت پیش تنها بودم ما عروس هلندی داریم تو خونه منم داشتم با گوشیم کار میکردم رو به رو تلوزیون بودم هی پرنده ام سر و صدا میکرد جیع میکشید شوهرم زنگ زد باهاش صحبت کردم و همین که قطع کردم رو و به تلوزیون نگاه کردم تلوزیون خاموش بود یک لحظه یک شخص کامل سیاه دیدم که از پشت سرم رد شد رفت یک طرف دیگه هر چی دور برم رو نگاه کردم هیچی ندیدم فقط دیدم پرنده ام از ترس بال بال میزد و حسابی ترسیده بود منم خیلی ترسیدم🤕🤧😨
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
