چندوقتی هست از یه نفر خوشم میاد خب 🤕این یارو فیزیسیت هست توی بیمارستان کارمیکنه🥲بعد من بعد چندبار دیدنش مغزم قفل شد اخه تقصیر خودش هم بود واسه چی نگاه کرد که من ازش خوشم بیاد😂خدایی سربه زیر و آقا بود بعد چندبار چشم تو چشم شدیم خب من واقعا دلم رفت براش،یعنی فقط یه بار باهم حرف زده بودیم اونم چندثانیه،یه بار همه قدرتمو جمع کردم و رفتم ازش سوال پرسیدم🫣 نمیدونستم چجوری سرحرف رو باز کنم رفتم درباره رشته تحصیلیش سوال پرسیدم،برگشت ایدی دوستشو داد🥲انقدر نگاه من تابلو بود که فکر کنم فهمید ازش خوشم میاد ولی نخواست،الان دلم میخواد رشته ای که اون خونده بخونم دارم با ایندم بازی میکنم رشته اش خیلی سخته انگار دارم میگم وقتی اون تونسته منم میتونم درصورتی که من علاقم به معلمی بود،چند وقته دارم تحقیق میکنم می‌بینم نمیتونم ولی اینکه یه رشته ای بخونم و از طرف دانشگاه برم محل کار اون قلقکم میدم درصورتی که برم چیزی عوض نمیشه دارم خودمو نابود میکنم،حتی پیج خودشم پیدا کردم درخواست دادم قبول نکرد😭ولی من احمق نمیتونم فراموشش کنم،دلم میخواد بشم یکی مثل خودش برم اونجا و بگم دیدی تونستم ولی حداقل باید پنج سال درس بخونم بعدش هم ارشد تا برم اونجا😭چقدر نوشتم چیکا کنم رشته ای برم ریاضی و فیزیک داره و من صفرم اینا رو
تو پروفایل اینستاتون عکس خودتون بود و ایشون شما رو شناختن و درخواستتون رو قبول نکردن؟
فیزیست؟چیه
خخ😂😂😂من تاحالا هیچوقت ازیکی خوشم نیومده یعنی یهویی و تویک نگاه .اما یکبار ازیه پسرازدکه داشت سیگار می‌خرید اینقد خوشم اومد خیلی خوشگل بود چشمم و گرفت به خواهرم گفتم میخوام شمارش و بگیرم😁 ..خودمم فک نمی‌کردم اینکاروکنم...خلاصه رفتم وشمارم ودادم گفتم حتما فحشم میده بهش گفتم خوشم اومده ازت ..بعد شد دوست پسرم اما بعد یمدت نمیدونستم چطوری دکش کنم 😁سریشی بود😐
دعا نویس سراغ نداری🤣روی هم رفته یک دقیقه حرف نزدم باهاش ولی فهمیدم ریاضی خونده کارشناسی فیزیک ارشد هم اصفهان خوندن🤣ایدی دوستش هم نوشت روس کاغذ آورد برام🤣دوستم میگه میخوای بریم دستخطشو تاتو کن رو بدنت ولی اسم دوستشه🤣
😭اره با کسی هست که دستبند چرم داشت و سرش توکار خودش بود🥲ولی حداقل تو بیوش میزد قلبی قفلی😂انقدر ازش خوشم میاد اصلا قابل گفتن نیست🥲اون ور نظرسنجی گذاشتم که برم بهش بگم همه گفتن نگو 🤣راس هم میگن حاجی من نگاهام تابلو بود فهمید ولی دیر رسیده بود
ولی میدونی🤣بعداینکع باهاش حرف زدم خب دوبار باهم چشم تو چشم شدیم😂یعنی انگار قسمت بود اولین نگاهش اونجا بامن باشع داشتم میخندیدم که برگشتم دیدم داره میاد یه لحظه ایست کرد😂بعد سرشو انداخت پایین از جلوم رد شد منم خیلی پرو قشنگ یه نگاه کامل از پایین به بالا بهش کردم عین این پسرای هیز🤣خیلی حال داد😂ولی انقدر جز به جز بهش دقت کرده بودم که همه چیشو حفظ بودم حتی از چندمتری میشناختمش🥲
راستی یادم اومد یکی دیگه هم پاساژ کفش می‌فروخت روم نمیشد بهش بگم خوشم اومده ازش بردم یه کتاب دادم بهش تو،یه برگه براش ابراز عشق کردم .بعد فرار کردم گفتم یکساعت دیگه میام هیچی نگو فقط کتاب و بده توشم بنویس که آره یانه ...😁خدایی اینو دیگه شماره ندادم 😂برگشتم خودش گفت منم ازت خوشم اومد ..الان که فک میکنم چه همه دوست پسر داشتم 🤭😂😂😂وای ...ببین توهم همینکارو بکن یه کتاب هدیه بگیر شمارتم بزارتوش خواست خودش زنگ میزنه
