امروز اومدم بگم برام مهم نیست دیگه خودم پرونده هامو بردم براش دستورشو بده تامنو دید خیلی خوشحال شد کارم که تموم شد رفتم اداره خیلی دلم گرفت بعد از ظهر باهام تماس گرفت گفت همدیگه رو ببینیم قول میدم همه چی درست بشه اصلا نمیزارن آب تو دلت تکون بخوره گفت من اصلا نمیتونم تورو فراموش کنم
منم خیلی دوسش دارم و لی با این اختلاف طبقاتی چیکارکنم