بیایید بگید
تاحالا چه سیاست های به خرج دادید تو زندگیتون و رابطتتون با همسرتون و خانوادش ؟
بگید یاد بگیریم از هم
خودم:
بدی های خانوادش رو از هر ده تاش یکیش رو میگم و بیشتر خوبی هاشونو میگم همسرم اعتمادش بهم بیشتر میشه اینطوری اگر بعدا بحثی بشه چشم بسته حق و میده بهم
دوم اینکه حد و مرز خیلی شدیدی با خانوادش حفظ میکنم
به همسرم هرگز غر نمی‌زنم. همه خواسته هام با محبته
کار خوبی میکنی
به شرطی که طرفم قدر این کارارو بدونه
چجوری چه نوع حد و مرزی میزارین؟
هیچی بخدا اصلا سیاست ندارم
ن نامزدی دارم ن عقدی
اما یه چیز رو خوب میدونم اونم اینه همیشه مظلوم بازی در بیارم و بگم من مادر رو خواهر تو خیلی دوس دارم اما🥺🥺🥺بعدشم از سلیطه بازی هاشون بگم سوزشو هم زیاد کنم😂😂😂
من ک سیاست ندارم هر دو هم مغروریم اون میگه تو توجه نمیکنی بمن من بهش میگم تو توجه نمیکنی اون میگه تو خودخواهی منم میگم اتفاقا تو خودخواهی یکماهه هم قهریم
دعواهاتونو به خانواده خودت نگو
جلوی همه احترامشو نگه دار
بدون دعوت خودشون نمیرم ماهی یکبار میرم اونم وقتی دعوت کنن
حتی داخل اتاقشون بخوام برم اجازه میگیرم بعد یکسال
شب نمیمونم
همیشه شیک و تمیز میرم
همیشه با فعل جمع صحبت میکنم
کوتاه و مختصر باهاشون صحبت میکنم اما کرم ... صمیمی نه ها! گرم که حس غرور از طرف من نگیرند
پشت کسی غیبت نمیکنم جلوشون
درمورد کسی ازم سوال کنن میپچپنم
تیکه بندازن به خودم نمیگیرم میزنم به نشنیدن ولی بعدا یه طوری به همسرم میرسونم و...
