زنگ زدم گفتم نفری یک تومن بزاریم رو هم ی دست لباس خوب واسه مامان بزرگم بگیریم خیلی زحمت میکشه برامون اوقت زن دایی کو چیکم گفت خودمون میگیرم بعد باز گفت زن بزن اون یکی زن دایم ببین چی میگه اون یکی گفت چشم میدم حالا این کوچیکه گفت خبرم کن ببین چی گفت حالا بنظرتون من زنگ بزنم یا شماره کارت بفرستم
اولا گه کارتون اشتباه بوده اونا خودشون چشم دارن میبینن اگه بخوان کاری انجام بدن یا کمکی یا هدیه ای میکنن نیاز نبود شما بگید دوما بهتر بود به دایی تون میگفتید نه خانم ش
الان هم زنگ بزنید بگید اگه دوست دارید هیچ اجباری نیست