ما ت شهر غریبیم و جز عموم اینا کسیو ندارم اوناهم از ما چند ساعت فاصله دارن
حالا مارو برای شب بلدا دعوت کرده بودن از یه هفته پیش
پسرم همش گف بابا بریم
عموم زنگ زده کی میاین و فلان
شوهرم از سر لج گفت نمیرم بعد الان ماشینشو برداشت رفت گف میرم اسنپ
حالم خیلی بده😔
دیگ حالم از این زندگی بهم میخوره
منم میخام کلا جمع کنم برم شهرستان
اخه تا کی اینجا تنهایی و بدبختی بکشم هیچکسم بدادم نرسه😭