اختلاف سنی ۱۵ سال

من خودمم با همسرم دوست بودم حالا همش میگه واسه تو خوب بود واسه من نه. ولی نمیبینه من چندسالم بود خودش چند شرایط همسر من چی بود شرایط این پسر چی

هیچکس نمیدونه. بعد من وقتی همسر خودم بهم پیشنهاد داد گذاشتم کف دست مامانم هیچ چیز پنهونی نداشتم چون خیالم از بابت همسرم راحت بود فقط یکم باتاخیر به پدرم گفتم.

ولی اینو فقط من میدونم اونم اتفاقی

ازش واقعا بعید بود طبق رفتارا و حرفاش واقعا بزرگتر از همسناش هست ولی این مورد رو درک نمیکنم ازش. از چشمم افتاده😓

میگم پسری که تا این سن حتی یه چی رو به سرانجام نرسونده مطمئن نیست.

کلی وقت داشته ولی هیچ

اصلا نمیشه به پدرم گفت چون توی این قضیه خیلی متعصبه.

ولی من گفتم اگه میخوای از الان اخر کارتو ببینی به بابا دوستم اینطور قضیه ای داره ببین چی جواب میگیری.

من الان ۲۷ سالمه از ۲۴ سالگی به قصد شناخت برای ازدواج با همسرم در ارتباط بودم تا ۶ ماه یه دوستت دارم نگفتم چون مطمئن نبودم همسرم منو خیلی دوس داشت.

ولی اینا بعد دوماه نشده قرار و لاو ....

من واقعا عاقلانه عاشق شدم مامانم اولش یکم ترسید چون من بچه اول بودم و تجربه نداشت ولی وقتی از خصوصیاتش گفتم و حتی کارایی که برام انجام داده بود مامانمم متوجه شد ادم اوکیه.ولی این پسره هیچیش از خواهرم سرتر نیست.

من نمیگم ادم بدیه شایدم خوب باشه.ولی خب وقتی بهم نمیخورن؟!

خودش میگه تو دخالت نکن اگه شکستیم باشه واسه منه نه تو😐