چقدر شوهرم بی رحمه..پارسال شب میلاد حضرت زهرا تو یه شب سرد زمستونی و مه آلود عروسی کردم😔😭و فردا باید برم وسایلمو بیارم...چقد دنیا بد بازی کرد با من...از ظهر تا حالا یه بغض تو گلومه نه میترکه نه میره..گریم نمیاد اما انگار دلمو چنگ میزنن.....یادم به خاطرات پارسال همین روزا میاد