بهش می گفتن ناراحتی جای بچه ت امن و تو خوشی
باید خودت جورشو می کشیدی
تو بچه تو نخواستی پدر مادرتم تو رو نمی خوان
فحش و بسته بود ب همه ک امبل هستید عقب مونده اید دیگه قدیم نیست پاسوز بچه شدن ، بعد انتظار ذاشت پدر مادرش پاسوز خرس گنده شن
تاپیک قفل بود و خودش ترکیده بود منم هی می خوندم کامنتا رو حرص می خوردم😂ولی بچه ها از خجالتش در اومده بودن
قسمت جالب ماجرا اول پست بود ک با حالت ناراحتی و دل گرفتگی نوشته بود و کلی برای خودش ناراحت بود انتظار داشت بقیه هم هم نوایی کنن قشنگ خورد تو پرش زنیکه ی هوس باز ، فک کن تو حاملگی با شوهرذومی اشنا شده