سال 97 باهم بودیم تا 98،ب قصد ازدواج
یهو زد زیر همه چی و رفت، گف خانوادم باهات مخالفت کردن و دختر خالشو گرف، خیلی راحت
خیلی سختی کشیدم، اولین رابطه عاطفیم بود ک همه جوره روش حساب کرده بودم
بعد رفتنش موهام سفید شد،بس ک گریه میکردم چشام ضعیف شد، خیلی اذیت شدم تا با نبودش کنار اومدم
پارسال برگشت، گف میخام جدا بشم
گفتم دروغ میگه دوباره میخاد گولم بزنه
گفتم منم میخام ازدواج کنم و دیگه پیام نده
ی چن روز پیام داد و باز غیبش زد
دیگه برام مهم نبود، گفتم خوبه برگشته سر زندگیش
الان دوباره برگشته، برگه طلاقشو فرستاده میگه جدا شدم، ی ساله تنها زندگی میکنم
دو سه روزه داره پیام میده،میگه خیلی تو این مدت اذیت شدم و توان کارامو پس دادم و میدونم بهت بد کردمو با ی معذرت خواهی درست نمیشه و... ،
مث همیشه راحت شوخی میکنه و از روزش حرف میزنه
منم چیزی نگفتم ک ناراحتش کنه
اما نمیخام ادامه داشته باشه
چجوری محترمانه بگم پیام نده و نمیخام تو رابطه الکی بمونم