داداشش هر جا میخاد بره زنگ میزنه با شوهرم میرن بیرون داداشش هشت سال از شوهرم کوچیک تره کلادسشوییم باهم میرن امسال سربازی باید بره البته اگه نخرن
شوهرم میگفت ک داداشم بره من دق میکنم پشتم خالی میشه فلان یا داداشم سوتونه خونس نباشه خونه بهم میریزه باید بزنم ب ی کاری اونم بشه دست راستم داداشم هر جا من هستم باید باشه خواهر بزرگم ک گفته بمیر من میمیرم هرچی بگه میگم چشم 😢😢حسه بد میگیرم از شوهرم از خانوادش من منفیم