2777
2789
عنوان

بمونم یا جداشم

937 بازدید | 38 پست

بچه ها سلام 

با شوهرم چندسال دوست بودیم زیر نظر خانواده بود اولش خیلی خوب بود رمانتیک بود خندون و شاد بود خلاصه تمام ویژگی هایی که من میخواستمو داشت 

اما بعد عقد همه چی یهو تغییر کرد اولا میگفت من از کسی تاثیر نمیگیرم بعد عقد یهو دیدم تا مامان باباش لی تر میکنن شروع میکنه با من دعوا کردن 

گفتم شاید عقدیم هنوز همو کامل نشناختیم خلاصه ادامه دادم و عروسی کردیم اما هرروز بدتر شد فاصلمون بیشتر شد دیگه اون ادم خندون نبود تا حرف هم میزنم میگه ادما عوض میشن منم عوض شدم مشکلی داری طلاق بگیر 

بچه ها خیلی ناراحتم اینم بگم پدرم که کلا پشتم نیست مامانمم از ترس اینکه حرفی بزنه یه وقت دخالت برداشت نشه چیزی نمیگه 

خلاصه نمیدونم دقیق چکاری درسته چه کاری غلط 

فقط خیلی حس تنهایی دارم 

قبل ازذواج مشاوره قبل ازدواج رفته بودیم گفته بود کاملا مناسب هم هستید بعد عروسی که اختلافا بیشتر شد مشاورمو عوض کردم یارو گفت اصلا شما زمین تا اسمون فرق میکنید چطور نفر قبلی گفته مناسب همید

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

پس دوران نامزدی و دوستی برا چیه من تو نامزدی جدا شدم دوسالم دوست بودیم 

گرگ های زندگیتون رو بشناسین به هرکسی اعتماد نکنین . عاشق آدم اشتباه نشین ...  هروقت دیدین انتخابتون اشتباهه حتی شب عروسی برگردید :))💔.

من در طول چند سالی که با شوهرم دوست بودم و این چند سالی که ازدواج کردم به این نتیجه رسیدم اگه شرایط طلاق گرفتن رو نداری وابستگیت رو به همسرت کم کن و سعی کن کم کم مستقل بشی از همه نظر. مالی ، احساسی، اجتماعی و ... تا کمتر تو زندگی و رفتارایی که همسرت می‌کنه آسیب ببینی.

برخورد شما تو اون مواقع دعوا چجوریه؟دعواهاتون معمولا بخاطر چه چیزاییه؟

سر هر چیزی دعوا راه میندازه خب منم جواب میدم

گاهی حتی میزنه منو امروز گلومو داشت فشار میداد قشنگ تا خفه شدن رفتم  

اینم بگم خرج لباسام اینه توی ۹۵درصد مواقع با خودمه 

چه حرفا یا کارایی میکنه که قبلا انجام نداده

قبلا میگفت لباس میپوشی هرطور باشه اوکیه 

الان میگه نه باید حتما ازاد باشه بلند باشه 

قبلا خیلی به من محبت میکرد اما الان خودم باید التماسش کنم تا یکم محبت کنه ( راستش احساس خری به من دست میده ) 

یا تا تقی به توقی میخوره میگه طلاق بگیر 

یا مثلا میگه ارزششو نداری فلان کارو برات بکنم 

بخدا من خودم شاغلم صبح تا شب سرکارم بعد میام خسته شام درست میکنم 

خودم خرج لباسامو میدم 

حتی خیلی مواقع توی خرج خونه کمکش میکنم 

سر هر چیزی دعوا راه میندازه خب منم جواب میدم گاهی حتی میزنه منو امروز گلومو داشت فشار میداد قشنگ تا ...

ینی بخاطر لباس دعوا میفتین؟خانوادش با پوشش شما مشکل دارن ک پرش میکنن؟

میتونی ی مدت صبوری کنی و حرف نزنی و تو دعوا آرامشتو حفظ کنی؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز