من تا داستانتو خوندم خیلی متاثر شدم ک چرا ی حرکتی نزدی ک خانوادت بفهمن بی اون نمیتونی فوقش از بابات کتک میخوردی غیرازین نبود که.ببین اینا رو نمیگم ک ناراحتت کنم شاید ی روز یکی عین تو بود بذار بفهمه باید بجنگه ک بعد عذاب نکشع ک چرا کار خاصی نکردم
نه فقط ب حرف نیست دیدم دخترایی ک خودکشی کردن تا خانوادشون راضی بشه تا پای مرگ رفتن فکر کردی چرا اسی اینقدر غم داره؟چون خودشم میدونه کم گذاشته این درد نمیذاره اسی زندگی کنه خیلیا بودن بعد مرگ عشقشون زجرکشیدن اما درد اسی چیز دیگست.عذاب وجدانه ک پدر آدمو درمیاره
داستانتو خوندم اسی
خدا رحمتش کنه
کاش سرعقد میگفتی ن،کتکم ک شده میخوری ولی پای عشقت وایمیستادی.
کمی میجنگیدی واسه عشقت ب جای تسلیم شدن.تا این اندوه تا ابد باهات نباشه،یا حسرتشو نمیخوردی واسه عشقم نجنگیدم.
کاش کمی تلاش میکردی...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
