2777
2789
عنوان

اول زندگی همش بحث و دعوا....

319 بازدید | 17 پست

سه ماهه عقد کردیم. پدرشوهرم خونشون با ما یه ربع فاصله داره اما مرکز استان هم یه خونه خالی داره که شوهرم همش اونجاست. هر موقع کسی ما رو جایی دعوت میکنه شوهرم همش ساز مخالف میزنه که نریم. دیشب جاریم و مادرش منو مامانمو دعوتمون کرده بودن مراسم روضه خوانی خونه پدرش. شوهرم بهم گفت نرو چون جاریت یه خواهر داشته میخواستن به من بدن و من نرفتم اینا با من میونه خوبی ندارن. اما بهش گفتم اول کاری نزار جاریم روی من حساس بشه بزار برم. گفت خیله خب با مامانم هماهنگ کن. مادرم و مادر شوهرم قرار بود برن و به منم گفتن بیا منم رفتم. شوهرم امروز روز تعطیلشه و منم امروز سرکار نمیرم رفته خونه مجردی و دنبال منم نیومد دیشب خودمو خفه کردم و گله کردم ازش که چرا نمیای دنبالم هیچی جواب نداد و نصف شب پیام داده زن های مردم به شوهراشون امید و محبت میدن اما تو همش غصه و ناراحتی میدی 

شما باشین چیکار میکنین در برابر این رفتارا؟ بخدا دیگه خسته ام هنوز اول زندگی اینجوریم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

متاهله و خونه مجردی داره؟ 

خونه مجردی اسمش روشه یعنی باید مجرد باشه نه متاهل

چه روداره اول زندگی اینطور می‌کنه بعداً میخواد چی بشه 

یه روز که رفته بود خونه مجردیش بی خبر برو ببین چیکار میکنه شایددختر‌ میبره

با توجه به چیزایی که تعریف کردی شما کار اشتباه انجام ندادی.

شوهرت لوسه.


یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم/ محتاج برادران و خویشان نشوم/ بی منت خلق خود مرا روزی ده/ تا از در تو بر در ایشان نشوم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز