دخترم چهار دسته پا میره
امشب داشتیم میرفتیم خونه مادرم
رفت تو آشپزخونه منم پشت سرش رفتم دیدم یچیزی گذاشت تو دهنش هی نگاه کردم چون بیسکوئیت داده بودم دستش فکرکردم همونه داشتم نگاش میکردم ی دفه بلندش کردم دست کردم تو دهنش دیدم ی تیکه شیشه کلفت اندازه ی لوبیا خورشتی تو دهنشه اصلا ما چیزی شکسته نداشتیم نمیدونم از کجا پیداش شد خدایا
وسط آشپزخونه ک روزی هزار بار رد میشم چرا ندیدمش ،،حتی تیکه شیشه شباهت ب هیچ کدوم از ظرفام یا لیوانا نمیداد
از سر شب فکرم آزاد نمیشه خدایا 😭😭اگر خورده بودم یا دهنش بریده میشد چ خاکی توسرم باید میریختم خدایا