من همیشه قبل ازدواج میگفتم فقط مامانم همینم مونده برم خونه مادرشوهر
ولی شانس زد و تولد مادرشوهر شد شب یلدا
ماهم میریم اونجا و فردا شبش خونه ی مامانم همه هم راضی آن
اونجوری پدرم هم میتونه بره خونه ی مادرش
به نظرم اینقدر مسئله ی مهمی نیست که آدم بخواد اعصابشون بخاطرش خورد کنه
مثلا شب عید رو همون جلسه خواستگاری اتمام حجت کردم که باید خونهی خودمون باشیم و بعدش یه وعده خونهی مامانم و یه وعده خونهی مامانش با صلح و صفا