خانوادش کلا آدم های بی فرهنگی هستن یه بار جریان دست زدن به خواهرمو گفتم بهشون گفتن اشتباه خودت بوده خواهرت میومده میرفته گفتم مشکل پسر شماست که مریضه یه بچه 8 ساله دست میزنه دیگه چیزی نگفتم میترسم جریان مامانمو هم بگم تهش خودم بشم مقصر و تف سر بالا بگه اینا چه خانواده ای هستن مادر به زندگی بچه خودش رحم نمیکنه به همه راه ها فکر کردم فقط میخورم به در بسته
تو دعوا هایی که با مامانم داشتیم فهمید منم بهش گفتم اما باور نکرد مامانمم کلی ننه من غریبم در آورد و مظلوم نمایی کرد اونم باور کرد باور هم نمی‌کرد چاره ای نداشت تمام خونه و زندگی و ماشین و دارو ندارشو زده به نام مامانم باور کنه رسما باید بزاره و بره
پس حتما بخر و معطل نکن.عزیزم من اصلا نمیخام و نمیتونم مشکلاتت رو کم بدونم.ولی بهت قول میدم این جدایی و استقلال مقدمه ای میشه برای حال خوبت.بزار سر و سامون بگیری و زندگیت روی غلطک بیفته.مطمئنا دایره ی قسمتت به همسر و مادرت ختم نمیشه.اونا تا یه جایی توی زندگی تو وجود داشتن توام در حد توانت براشون کم نزاشتی و بخشیدی.با این تصمیم و جدایی اونا به زباله دونی افکارت می‌پیوندند ک دیگه جایگاهی ندارن.
این تغییر و تحول باعث میشه دید تو گسترش پیدا کنه و بفهمی آدمای زیادی روی این زمین خاکی وجود دارن که میتونن دوستت همراهت همدردت و رفیقت باشن.
تو جوونی و کلی فرصت داری ولی دیگه کسی رو ک لایق نیس به حریمت راه نده.
از آرایشگاه‌ها میتونی استفاده کنی برای تامین کردن زندگیت.باور داشته باش خدا روزی رسونه و دستت رو تنگ نمیزاره
مرسی که وقت گذاشتی و این همه تایپ کردی برام میدونی این مدت هر کسی دور و برم بود دنباله سود و منفعت خودشون بودن اینقد که از همه آدم ها بریدم دیگه دنیا یه جایی شده هیچ کس دلسوز کسی نیس حالت واسه هیچ کس مهم نیس منم شکننده شدم به شدت شاید واسه یه آدم عادی رفتار آدم ها اینقد مهم نباشه اما من بدجوری داغونم الان همین تاپیک زدنه بدتر کرد حالمو میگم ببین همین جا هم شانس نداری خیلی ها که خونده و نخونده رفتن تاپیک هم که اصلا دیده نشد
ما انسانیم باید برای هم وقت بزاریم
ولی اینو قلبا میگم علی رغم گذشته و اوضاع نابسامانی ک داری من آینده ی خوبی رو برات میبینم.
تو یه خانوم خودساخته ی صبوری.به معنای واقعی مادر هستی ک از آرامشت داری میزنی بخاطر آینده ی بچه هات و خدا میبینه اینو.
واقعیت اینه تو روزای سخت رو گذروندی هر اونچه ک نباید رو دیدی.الان زمان تصمیم گیری و انتخابه.نه انتخاب بین مرگ و زندگی.بین اینکه تا آخر عمر غصه بخوری یا یه زندگی تازه ای رو شروع کنی
تو زندگی کن ولی دیگه این بار خودت رو ملزم کن ک خوب زندگی کنی.شاید تا یه جایی ناچار به تحمل کردن بودی.ولی الان اینطور نیست دیگه.بچه نیستی،ناشی نیستی،نسبت به اتفاقاتی ک برات افتاده کاملا آگاهی.
از موقعیتا به نفع خودت استفاده کن.زندگیت رو دوباره بساز این بار اونجوری ک دوس داری.
این آدمای متعفن رو دائما رد خودت نکش،آدم زباله دونی رو ک دائم با خودش حمل نمیکنه،رها کن اونچه رو ک باعث آزار و اذیتت شده.اونا دیگه به روزگار تو تعلق ندارن.
فقط هر چه زودتر جدا شو این بیشترین توصیه ی منه بهت
مرگ..... چ زیبا
بخاطر بچه هات زندگی کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
