مهمان داشتم قرار بود با شوهرم فردا تمیز کنیم خونه رو اما من از کثیفی متنفرم .پاشدم یه هندزفری گذاشتم تو گوشم با آهنگ شروع کردم .اول ظرفهای کثیف شستم و خشک کردم .بعد چیدم تو کابینت ها .بعد گاز تمیز کردم بعد کابینت ها رو دستمال کشیدم .بعد رفتم سراغ بالکن اونجا رو تمیز کردم و تی کشیدم .بعدم گردگیری کردم همه جا رو بعدم چون دیگه همه کارا رو کرده بودم و نمیشد جارو برقی روشن کنم با جارو دسته بلندا همه جا رو جارو زدم و در نهایت طی زدم .آشغالا گذاشتم پشت در ک شوهرم فردا بذاره بیرون .فقط مونده یکم لباس تو لباسشویی که لباسشوئی زحمتشو میکشه .دوش هم فردا میگیرم .دارم میمیرم از خستگی 😭😟در عوض خیالم راحته .آخیش .یه چی بگید انرژی بگیرم
چنی دلم گیریایه ،کسی نیه ک بوینه فکرت و ناو سر مه بیسه لخته خوینه..🥀خدا چی میشه همه چیز رو بی دغدغه این پول لعنتی خرید🥹 خدا مراقب عزیزانم باش من بی خانواده و بچههام تمومم🪴
شوهر من مثل خودته نمیتونه تحمل کنه خونه چند ساعت کثیف بمونه صبح تمیز کنم پامیشه تمیز میکنه من میخوابم والااا ول کن بابا کی حال داره بعد مهمونی کار کنه من دو روز سرویس میشم سر تهیه غدا و سالاد و دسر عمرا همون شب وایستم پای تمیز کردن الانم دوش بگیر بخوااااب
درخواست دوستی رد میکنم وقتی جواب استارتر یه تاپیک و دادم خودت نخود آش نکن دوست عزیز اوکی؟ اسی خودش بلد جوابمو بده خودتو ننداز وسط سبک نکن بزرگواری تو حفظ کن و رد شو اگه هم زبون نفهمی هیچی کار خودتو بکن من با زبون نفهم ها دهن به دهن نمیشم بدرود