2777
2789

تمام تاپیکام پره از اذیت های خانواده شوهر مخصوصا زمانی ک باردار بودم 

خلاصه ای از اذیت هاشونم میگم :

شوهرم منو پنج ماه تمام آواره خونه مادر شوهر کرد (تو تاپیکام مفصل گفتم چرا ) یعنی از ماه سوم بارداری تا هشتم . خونریزی داشتم و دکتر استراحت مطلق داد .من نه اتاقی داشتم نه حتی جایی برا استراحت .برادر شوهر مجردم ک فقط ی تخت داشت تو اتاقش و ۲۴ساعت سرکار بود یکبار بهم نگفت زن داداش بیا برو تو اتاق من حداقل شبا ک اذیت نشی بلکه یکبار حتی دعوای بزرگی راه انداخت ک من تو اتاقش نرم .چون ی بار سرم درد میکرد با اجازه مادر شوهرم رفتم .

مادر شوهرم زمانی ک اونجا بودم ی بار ی غذا گفت درست کنم و من واقعا نتونستم و عذر خواهی کردم اما مادر شوهرم لج کرد و هرروز موقع شام و ناهار می‌رفت خونه دخترش ک ب من غذا ندن.شرایطم واقعا سخت بود و خیلی خیلی اذیت بودم تو بارداری  و شوهرم خودش بدون اینکه من چیزی بگم یکبار بهم گفت این رفتارهای مادرم یادم نمیره و حتی گفت این زن حاملس مگه چی میشه ی بشقابم غذا ب این بدی.با شرایط بدی ک داشتم برا اینکه موذب نباشم و کمکی کرده باشم ظرفا رو میشستم و کمک میکردم جوری ک شوهرم کفری میشد خودش ک من استراحت مطلق هستم .یکبار پدر شوهرم چنان بحثی راه انداخت ک تا دم مرگ خودم و بچه تو شکمم رفتیم.خیلی بحث داشتیم خیلی داغون شدم انقد اذیتم میکردن ک ساعت ها میرفتم جلو در خونشون منتظر شوهرم میموندم میگفتم حامی منه.انقد اذیتم کردن که ی روز رفتم و تو سونو گرافی متوجه شدن بچم مرده .تو هشت ماهگی زایمان کردم و بچمو خاک کردن.اما شوهر بی غیرتم یادش رفته بچه ای وجود داشته و حتی رفتارش انقد صمیمی شده با خانوادش ک جیگرم میخواد آتیش بگیره .امشب ب اجبار شوهر رفتیم خونه مادر شوهر سرد رفتار کردم مثل خودشون اما دیگه نمیخام ببینمشون و شوهرم بهم میگه کینه ها رو دور بریز.در صورتی ک یادش نیست و بلایی سرم آوردن .من واقعا خستم حتی تحمل دیدن خود شوهرم رو ندارم و برسه ب خانوادش بگین چیکار کنم ک دیگه منو ب زور نبره .وقتی از اونجا میام تا چندین ساعت و چند روز بهم میریزم 

۱۴۰۲/۱/۱ برادر عزیزم و ۱۴۰۲/۷/۷عمو جانم آسمانی شدند ...لطفاً هرکسی میخونه امضامو براشون فاتحه بفرسته ممنون 🌺

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

میرفتی خونه مادرت

زندگیم پخش خونه مادر شوهرم بود .همه اثاثم خونه اونا بود و الان بااینکه اونجا بودم چند تا وسیله هام نیست .همزن برقیم ک ی بارم استفاده نکردم نیست

۱۴۰۲/۱/۱ برادر عزیزم و ۱۴۰۲/۷/۷عمو جانم آسمانی شدند ...لطفاً هرکسی میخونه امضامو براشون فاتحه بفرسته ممنون 🌺
الان بارداری تیکرت 

نه همون بارداریمه.یک ماه دیگه مونده تا بچم دنیا بیاد .تیکرم برنداشتم

۱۴۰۲/۱/۱ برادر عزیزم و ۱۴۰۲/۷/۷عمو جانم آسمانی شدند ...لطفاً هرکسی میخونه امضامو براشون فاتحه بفرسته ممنون 🌺
چه سال سختی داشتی 😕 چه روزهایی پشت سر گذاشتی ( با توجه به امضات)

خیلی خیلی بد بود 

۱۴۰۲/۱/۱ برادر عزیزم و ۱۴۰۲/۷/۷عمو جانم آسمانی شدند ...لطفاً هرکسی میخونه امضامو براشون فاتحه بفرسته ممنون 🌺
زندگیم پخش خونه مادر شوهرم بود .همه اثاثم خونه اونا بود و الان بااینکه اونجا بودم چند تا وسیله هام ن ...

نرو سفت سخت وایسا شوهرتم لی به لالاش نزار من بابام انقددد سختی کشید و بدبختی ولی تا الان همش رو زبونش مرد تلاش نکنه زندگی پیش نمیره 

اگه دیدی جوابتو ندادم درحدم نیستی وقتمو برا پیام دادن دوباره برات بزارم😏

نه همون بارداریمه.یک ماه دیگه مونده تا بچم دنیا بیاد .تیکرم برنداشتم

اخ تسلیت😔😔

انشاا... خدا عوضش این سری یه دوقلو خوشگل بده بهت شوهرت هم ادم شه خانواده شوهرتم برن به درک🤲

 میشه برای شادی روح پدر و مادرم یک صلوات بفرستید مظلوم از این دنیا پر کشیدن  
نمیشه تنها بره؟! بگو احتیاج ب دوری و تنهایی دارم ،درکم کن تو برو بیا ولی با من کاری نداشته باش

گفتم میگه تا کی میخوای تنها باشی اصلا درک ندارخه

۱۴۰۲/۱/۱ برادر عزیزم و ۱۴۰۲/۷/۷عمو جانم آسمانی شدند ...لطفاً هرکسی میخونه امضامو براشون فاتحه بفرسته ممنون 🌺
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792