یک کتاب درسی خیلی قدیمی برای سوم دبستانم بود جلدشو چوبی طراحی کردم وسطشو خالی کردم
یک باکس کوچولو گذاشتم و یک نیم ست طلا گرفتم برای
دوستم گذاشتم داخل باکس
زمانی که بهش دادم چندان خوشحال نشد چون لای کتاب را بازش نکرد
بعد از دو ماه دیده بود اومدش همه دوستان رو دعوت گرفت باغ ،رفتیم اونجا از کادو رونمایی کرد
آخه قبلش ب دوتا از دوستانم گفته بود من همیشه برای نازنین کادو های گرون قیمت میخرم اومده کتاب دبستانش داده به من