2777
2789

همه خاطرات قشنگم با خاهرمع.خاهرم میخوابوند منو.از نوزادیم‌تا ۳سالگیم همش بهم کلبیی اب میدادچون‌ فکر میکرد بچها خیلی تشنشونع..من دستام از بچگی مشت بود همیشع،خاهرم مشتمو بازمیکرد توشو فوت میکرد ک عرق نکنه🥺‌‌

دیبایی ساختم ک ب بودنش افتخار میکنه:)🤌🏻🤍  

مادرم یه کلاه تزئینی حصیری خیلی بزرگ داشت 

طوری که من تا ده سالگی کامل میتونستم بشینم وسطش 

و بابام پر از گل میکرد کلاه رو و من می‌نشستم وسط کلاه و بابام  تندتند بوسم میکرد 

این یکی از  زیبا ترین خاطره های کودکی من هستش 


پزشک ( MD _ Ph.D - genetics ) 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خونه مامان بزرگم که از مدرسه برمیگشتم گاهی میرفتم پیشش .. ظهرا نور میفتاد تو خونه ،  اتاقش در چوبی داشت و فرش دستباف قرمز که خودش بافته بود ..  بوی چایی که عطر خاصی داشت و شیرینی و خوراکیای خوشمزش که از یزد میاورد ... روحش شاد هرجا که هست عزیزدلم💚😘

فقط خاطره های بد و یادم مونده 

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن                                       با مردم بی درد ندانی چه دردیست 🐾                                کاربر مطلق به دونفر هست

همش قشنگیه 

کدومشو بگم ؟؟

با خاله ام نقاشی میکشیدم روی بوم . رنگ روغن . ترکیب رنگ یادم میداد . چقدر روزای قشنگی بود ای خدا 😔😔

یه وکیل - مهندسِ فمینیستِ محیط زیستیِ آچار به دست که عاشقِ همسرش ، حیوانات ، موسیقی و زندگیه #حامی_حیوانات #individualism# childfree #vegan

بچه بودم همیشه مسافرتای تروتمیز و عالی میرفتیم همیشه هوایی همیشه هتل

مامانم مهمونیای خوبی میداد انواع غذاهارو درست میکرد کلی آدم میومد ما کلی میرفتیم اینور اونور

تو تولدام بهترین کادوهارو برام میاوردن وای یبار عموم پرسید چی دوست داری گفتم ماشین کنترلی هلیکوپتر کنترلی با اینکه دخترم هر دوتاشم خرید هنوزم که هنوزم تو کمدمه بعد ۲۰ سال سالمه یبار واسم اسکوتر اصل آمریکایی آورده بود سنگین و خوشگل اونم بعد ۲۰ سال هنوز تو انباری سالمه

هعی😔


🚫😁No Sign

درسته بلا سرم اورد اما خاطره خوبیه بچه بود من تک دخترم و لوس بعد برادر بزرگم رو پام ابجوش ریخت من قشنگ سوخته بودم خیلی گریه میکردم اونم من و کول میکرد راه میبرد 

چقدر دلم براش تنگ شده  

سلام من همون کاربر اصلیم یه چندوقت دست دخترخالم بود باز خودم برگشتم اما کمرنگتر امیدوارم خوب باشید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز