بی محلی کردن شوهر

چرا چی شد مصاحبه؟

دلتو فقط ب محبت خدا گرم کن تا از محبت غیر خدا بی نیاز باشی

اشمالی نداره.بلخره همه که کامل نیستن.

توکلت به خدا باشه.جر و بحث برکت رو از زندگی ها میبره.

زیاد حساس نباشین.مردها غرور دارن کمی

هه...چه قد ما خانوما باید با این جمله ها خودمونو آروم کنیم...برن گمشن همشون...

ببین یه طرفه نمیشه قضاوت کرد و همه تقصیراتو توی شوهرت دید.خودتم ببین کجا اشتباه داشتی که اینجوری دلسرد.شده.یه مدت غر نزن.عصبی نباش.حسادتو نشون نده نسبت به خانوادش.عزت نفستو ببر بالا.به خودت احترام قائل شو.ببین رفتارش بهتر میشه یانه؟اگه نشد دیگه مشکل از تو نیست.انشاالله حل بشه مشکلت

باز خوبه حالت عادی محبتشو داری، من حالت عادیم محبتی نداره دیگه... چه برسه به قهر! من که دیگه سپردم به خدا حقی که ازم پایمال میشه رو...

یه بار مامانش خونمون بود نمکدون از دستم افتاد شکست منم اومدم بردم یه تیکش رفت تو پام. حتی پا نشد یه دستمال بده بهم. میگفت برو جارو بیار نره تو پامون. منم با همون پا رفتم جارو اوردم فرش اتاقم خون خالی شد با یه دست پامو گرفتم با یه دست جارو زدم تازه جالبه مامانش خواست پاشه کمک کنه میگفت ولش کن خودش جمع میکنه

غرور فقط در مقابل زنشون

اگه غروره باید برا همه یکسان باشه

عوضین

من چقدر از این موضوع رنج کشیدم

هنوزم میکشم

پریشب بخاطر ننه اش منو سیاه و کبود کرد

دو بار سرمو زد دیوار

نوزاد دارم

دو تا بچه

دستم کوتاهه

فقط تونستم به خدا بسپارم

میگه من دست خدام که زدم تو سرت

و ج خدا هم سکوت در مقابل ظلم

آروم کردن نیست واقعیته اگه محبت خدارو سر سوزن توی دلت احساس کنی یه حس واقعی حاضر نیستی اونو با محبت بهترین مردای عالم عوض کنی 

خیلی ببخشید ولی خاکبرسرش کنن مرتیکه کسافت 

من انقدر محبت کردم حتی دعوا میکردیم من میرفتم سمتش

امروز به کارای جفتمون فکر کردم یجورایی دلسرد شدم ازش

من یکساله از شوهرم سرد شدم برامم مهم نیست ...خودم مهمم و بچهام..همشم تقصیر خود بیشعورشه...ولکن مهم نباشه برات

استارتر من امردز کلی غصه خوردم

بعد یهو به خودم اومدم تصمیم گرفتم به خودم برسم

و دگ حتی تو فکرمم به خانواده اش فکر نکنم

وقت آرایشگاه برا مو و ابرو گرفتم

انقد به خودم میرسم

که ذهنم معطوف به خودم باشه

دندونامو لمینیت می کنم

باورت نمیشه من حتی قصد چنین کاری کردم یهو شوهرم زنگ کلی باهام گفت خندید

منو کتک زده بود بازم اون تو قیافه بود

اصلا انگار کارماعه

باید درگیر خودت باشی روحت رو آزاد کنی تا بهت توجه بشه

از جونو دل براش مایه گذاشتم وخودشم میدونه چقدر خوبی کردم بهش ولی بازم بی تفاوته منم میخوام سرد تر بشم واقعا انگار دل زده شدم از رفتاراش

ن محبت داره ن هیچی حالیشه ن خرجی میده..چقد سازش کردم ...وقتی بخاد صدهزار پول بده باید گدایی کنم ازش یا دعوامیشه یا قهر یا نمیده...وهزارتا بیشعوریه دیگه...ولش کردم خوش باشه توگوشیش