من دو سال نشده ازدواج کردم(با پسر عموم)
نامزد بودیم شناختمش چطور ادمیه و خواستم جدا نشم نزاشتن
بعدشم که عروسی ووو....
بعد چند وقته به خاطر حرفای مامانش گیر داده که بچه میخوام بچه میخوام
منم اگه میدونستم ادم درستیه بچه دار میشدم ولی وقتی میدونم نود درصد زندگیش خلاصه میشه تو دورهمی با رفیقاش ...برا چی بچه بیارم بدبختش کنم
چند روز پیش سر جریان اینکه من پیشگیری میکنم دعوامون شد منو کلی کتک زد ...
بعدش که رفت منم زنگ زدم داداش کوچیکم امد دنبالم اوردم خونه بابام ...ولی ای کاش نمیومدم