دینامیت بود زندگی داداشم طفلی رو ترکوند و رفت خدا فقط قضاوت کنه بین اونو داداشم
ربطی نداره دوستم دقیقا موقعیتش مثل توعه ولی حتی پدرشوهرش با حرفاش میسوزونتشش خواهرشوهرشم پدرشو دراورد شوهره هم ادم تیکه بندااز،ولی من چنتا جاری و خواهرشوهر دارم مااااه،چن سال گذشته انگار فرشته ان اصن بدی رو بلد نیستن انگار،ینی جز قوانین خونس انگار که هیشکی پشت سر کسی حرف نزنه و دخالت تو زندگی کسی نکنه و ... کلی هم اختلاف زندگی و اعتقادی داریم ولی چیزی به عنوان حسادت و دخالت لصلا نیس همیشه هم متحد و دلسوزن،ببنظرم بستگی داره با کی و چه خونواده ای وصلت میکنی سعی کن قبلش بشناسیشون
یه سری رفتارا که واقعن سمه که ممکنه از جانب هر طرف باشه والا من فقط بعد از سالها زندگی یه چیزیو فهمیدم ، تو قانون دنیا اگر بخوای مظلوم باشی و از حق خودت دفاع نکنی مورد ظلم واقع میشی پس باید جایی که حالتو بد میکنن حالشونو بد کنی چون سالها سکوت کردم و چیزی نصیبم نشد و اصلن نفهمیدن حرفها و رفتاراشون چقدر رو روان آدم تاثیر بدی میزاره
متوجهم حق با شماست اما خب من با پدرش اصلا رفت و آمد نداره مادرش جدا شده دخترا برده پسره مونده برای همین اصلا مادر و خواهراش دوست ندارن میشه گفت رفت و آمدی با خانوادش نداره مستقله خودشم فقط کار کرده ی جورایی ببخشید دختر ندیده الان مثل موم تو دست آدمه
من هیچوقت شوهرم پشتم نبود و چه سالهایی که گریه کردم بابت این موضوع ولی الان دیگه منتظر ننشستم اون از من دفاع کنه امیدی هم بهش ندارم ... خودم جایی که حالمو بد کنن حرفمو میزنم بهشون چون هیچکس پشت من نیست
به بچه هاشون مخصوصاً دختراحسودی میکنن که چراشوهرم اینو بیشترازم دوست داره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
