الان حدود۱۰روزه که دارم گوش میدم اون علائم کمترشده ولی همچنان کابوس میبینم وکسایی که باهام دشمنن واصلاازشون انتظارنداشتم که باهام دشمنی کنن روتوخواب میبینم که برعلیهه من چیکارکردن وچی گفتن واسم خیلی عجیبه ولی میخوام ادامه بدم وجانزنم به شمایی که داری به سوره بقره گوش میدی هم توصیه میکنم جانزنی ونترسی هیچ قدرتی بالاترازقدرت خدانیست..
تواین مدت خیلی اتفابرام افتادخیلی ترسیدم خیلی دعواهاباشوهروهمسایه ودوست وآشناداشتیم که خیلی بی ربط وعجیب بودولی به طرزشگفت انگیزی روحیم بهترازقبل شده😊
اینم بگم ازوقتی که گوش میکنم به صوت سوره بقره اشتیاقم به خوندن نمازبرگشته طوری که حتی نمازشبم میخونم
خلاصه که هرمشکلی پیداکردین سراغ دعانویسانرین وجیبشونو پرازپول نکنیدهمشون بی بروبرگشت کلاهبردارن
من حتی توخواب یکیشون که پیشش رفته بودمودیدم یه خانومی توخواب بهم گفت این دعانویس خودش بدبخته ونمیتونه زندگیه خودشودرست کنه توچرارفتی پیشش
سلام من الان تاپیک شمارو دیدم و عضو شدم.منم خیلی وقته هر شب تا صب میذارم سوره بقره خونده بشه البته صداش در حدیه که فقط خودم میشنوم.خیلی چیزای ترسناکیم این مدته تجربه کردم جوری که الان دور تا دورم شبا قران و چهار قلو این چیزاس.و نمیدونم قراره کی تموم بشه و دست از سرم بردارن
بعد از هر نماز به لطف خدا سوره هایی که امام صادق ع در حدیثی فرمودن رو میخوندم
به خداوندی خداقسم یعنی عین چیزی که شنوفتم ودیدم رو میگم
تقریبا ۷ روز از خوندنم گذشت ومن یه روز حمام بودم پدرمم رفته بودن یه شهر دور واسه یه کاریی تنها دادش کوچولوم که ۱ سالشه ومامانم تو پذیرایی بودن بعد یهو صدای بابام اومد ( بابام همیشه از در خونه که وارد میشه یه اصطلاح هست اونو برا داداشم میگه وداداشمم خیلی باهاش خوشحاله و میخنده ) خلاصه بار اول شنیدم که بابا اینو تکرار کرد رسما میخکوب شدم گفتم بابا که خونه نیست برگشته یعنی ؟؟ بار دوم که شنیدم گفتم حتما بابا اومده بار سومم به طور واضح شنیدمش
از جام بلند شدم سرمو از حموم بیرون اوردم گفتم مامان بابا اومده ؟! گف نع پس گفتم کی این حرفا رواس داداش گف گف هیچکی داریم تلویزیون نگا میکنیم بابات رفته بیرون شهر عصر برمیگرد حتما تخیلاتی شدی 😕
الانم که دارم تعریف میکنم مو به سیخ شده😐چشام پر اشک شد گفتم خدایا پناه برتو من چی شنیدم
باز فک نکردم بخاطر قرانی که بعد نماز میخونم همینجوری ادامه دادم تا اینکه یبار داشتم خونه رو جارو برقی میکردم از پنجره که پرده شفاف داشت نگا کردم دیدم در حیاطمون به اندازه ۴۰ سانت باز یه خانومی با لباس سیاه وچهره نامعلوم وارد حیاط شد درو بست 🤯
جارو برقی رو انداختم دویدم سمت در دیدم در بسته است ولی کسی حیاط نیست 😐😑دیگه اینجا رو که واس مامانم گفتم گف چند روز انگار رد دادی هیچکی حرفمو باور نمیکرد کسی اونچه میشنیدمو ومیدم رو باور نمیکرد
دیگه نخوندم قرانو تا الان
والحمدالله به لطف خدا الان میخونم ولی انگار اون نیروهای کثیف ازم دور شد به حمد الله🤲
واسه من پنج سال پیش یکی جادوی خیلی سنگینی کرد انقد بد بود حالم که از روی ندونستن واسه باطل کردنشون پیش چندتا دعانویس رفتم ولی همه گفتن کار ما نیس خیلی سنگینه.در حدی این جادو بود که میومد و دستو و سر منو جابجا میکرد و من اون لحطه هیچ اراده ای نداشتم حتی نمیتونستم جیغ بزنم.دقیقا مثل فیلمای وحشتناک بود.خیلی کارا کردم خیلی چله گرفتم خیلی نماز خوندم خیلی حالم بهتر شد و یه مدتیه دوباره شرو شده
میشه لطفاً منو لایک کنید
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
