منو مادرشوهرم و خواهر شوهرم و بچهای برادرشوهرم به دلایلی تو یه خونه زندگی میکنیم
بچه های برادرشوهرم مادرشون طلاق گرفته با مادرشوهرم زندگی میکنن و باباشونم نیست اینجا
شوهرم خرج این خونه رو میده یه کارت دست مامانشه که به اون پول میزنه که مامانش برای این خونه خورد و خوراک بخره و یه پولی هم به کارت من میزنه برای خودم
بعد اگه مثلا یه روز پول نداشته باشم واسه پوشک بچم مادرشوهرم کلی با منت کارتی که واسه خرج خونست رو بهم میده ولی موقعی که بچه برادرشوهرم پوشکی بود حاضر نبود از پسرش واسه خرجی بچهاش پول بگیره و از پولی که شوهرم میداد خرج میکرد واسه اونا و خوراکی میخرید پوشک و پول دکترشون و۔۔۔ ولی واسه بچه من اگه میخاست پوشک یا یه بیسکوییت بخره کای منت میزاشت که برو از پول خودت بگیر
امروز داشتیم سبزی پاک میکردیم بهم گفت تو خیلی تیز بازی در میاری پولی که شوهرت میده واسه اینجا خرج نمیکنی ولی من حاضرم واسه اینجا خرج کنم و واسه کسی و خواهر برادرام خرج نکنم
منم نه خواهر برادر دارم نه پدر نه هم با مادرم در ارتباطم اصلا با خانواده خودم رفت امد و زنگ زدن ندارم فقط مادر دارم که به با اونم ارتباط ندارم در صورتی که اگه تیز بازی در میاوردم نمیرفتم وام بگیرم و از روی یارانم قسط بدم و وسیله های ریز خونم و بگیرم میگفتم خب اخرش که بربم خونه خودمون شوهرم مجبور میشه خودش بگیره چرا من بگیرم این کارو نکردم گفتم فشار نباشه رو شوهرم داره خونه میسازه و حداقل منم یه باری از دوشش بردارم