2777
2789
عنوان

بچه ها راه حل بهم بدید با خانواده شوهرم چیکار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 409 بازدید | 32 پست
ولشون کن اصلا به شوهرت غرشو نزن بزار بیان ازشون کمک بگیر اومدن بچه رو بده بگو من حال ندارم یه چرت ب ...

اخه خیلی دخالت میکنن اون‌اوایل میومدن دکوراسیون خونه رو عوض میکردن وسواس تمیزی دارن همش میخوان‌همه جارو بسابن و تمیز کنن من معذب میشم واسه همین قبلش همه خونه رو تمیز میکنم و میدونم اگه دو دقیقه تنهاشون بزارم میرن سر کابینتا و کمدام که تمیز کاری اساسی انجام بدن با این که خونم تمیزه واسه همین نمیتونم وقتی میان بخوابم بچه ام هم شیر خشکی همش یا میخوان‌تند تند پوشکشو عوض کنن یا شیرشو کم و زیاد میکنن بچه من همه چیزش رو برنامس ساعت شیر خوردنش و خوابش و خوراکش میان همه چیو بهم میریزن اگه من پیش بچه نباشم

یه راه حل تضمینی برات دارم دوروز صبح که شد ساک بچه رو ببند اول وقت برو اونجا بگو فلان چیزو دلم خیلی میخواد اگه میشه برای ناهار درست کنین خودتم بچه رو بده دستشون   توافتاب بخواب ماسک بذار دوش بگیر بعدم ناهار بخور شبم شام بمون دوباره فردا همینجور ببین روز سوم چطوری میپیچوننت

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بچه رو دوست دارن اما شاید نمیدونن داری اذیت میشی دیگه، شاید باهاتون راحتن اما خب شما چرا تند تند خو ...

من متاسفانه مامان ندارم و بابامم زن گرفته و کلا مارو ول کرده نمیشه برم‌اونجا بمونم‌چون سنم هم کمه اونا همش میخوان منو کنترل کنن و اداب خونه داری وبچه داری رو یادم بدن اگه تمیز نکنم میان خودشون تمیز کنن حتی یه بار تو بارداری پاشدن‌اومدن خونم با شکم هشت ماهه از صب کل خونه رو سابیدم وقتی اومدن کلی از تمیزی خونه ایراد گرفتن و نظر دادن که تهش من دعوام شد با خواهر شوهرم و بهش گفتم دخالت نکنه ولی با این وجود بازم میان و یا تو‌تربیت بچه دخالت میکنن یا تو تمیزی خونه

اگه شوهرت پایه بشه مشاورم نمیخاد برین. بگه زنم حابه حسته اس ی روز دیگه میایم یا امروز میخایم بریم خو ...

از شوهرم ترس دارن همش به من زنگ میزنن چون شوهرم یکم باهاشون بداخلاقه ولی پشتشون رو هم زمین نمیزاره

وقتی هم زنگ میزنن نمیشه بگم نیاید یا دیشب همو دیدیم شوهرم میگه بزار بیان کمکت تمیز کنن من اینو نمیخوام چون دکوراسیون خونه رو عوض میکنن و همش دخالت میکنن

اگه شوهرت پایه بشه مشاورم نمیخاد برین. بگه زنم حابه حسته اس ی روز دیگه میایم یا امروز میخایم بریم خو ...

متاسفانه مامان هم ندارم و خونه پدریمو هم بعد از ازدواج بابام از دست دادم میدونن جایی نیست که برم یه چندهفتس رفت و امد با دوستای متاهل رو شروع کردم که حداقل رفت و امدمون به این علت اونجا کمتر شه ولی بازم یه روز نرم فرداش اونا اینجان

چه مادرشوهر و خواهر شوهر نفهمی داری.  قابل توجه خانم های سایت که میگن از مادرشوهر چرا بد میگین ...

خیلی دلسوزو‌مهربونن ها ولی همونقد هم دخالت کن و رو مخن از خوبی زیاد دل میزنن بس که صمیمیت دارن و خوبی میکنن به محض این که اعتراض کنی میگن تو خوبی مارو بی منت کردی و لیاقت نداری 

این مدل درست نمیشه من هفت ساله درگیرم  باز اینا دو نفره ن من مجبور بودند هر شب برم شام اونجا& ...

اره خودمم حس مبکنم اصلا درست شدنی نیست این قضیه تنها امیدم به مشاوره منم پنج ساله درگیرم

نه گفتن را یاد بگیرید.  مثل جاری من.  راحت میگه نه.  کسی هم جرات نداره بگه بالای چ ...

نه میگم با شوهرم دعوا میشه بعدم از پنج بار نه بالاخره یه بارشو باید اره بگم صورت مسئله سرجاشه در هر حالت حتی تلفن رو هم میکشم گوشیمو خاموش میکنم اخرش نمیشه که دائم این حالت باشه نهایت چند روز اونا هم خر نیستن میفهن و در نهایت من بده میشم حالا بده بشم هم به درک اونا براشون مهم نیست میگن ما میخوایم بریم نوه امون رو ببینیم

شوهرت نه گفتن بلد نیست، بازم خدا رو شکر که میفهمه حالا پس ایشالا مشاوره برید یادش بدن چجوری از سر ب ...

اره متاسفانه بلد نیست تقصیر خانوادشه یادش ندادن و انتظار داره منم عین اون باشم چندباری که جواب دادم و تو روشون وایسادم بهم میگن ادب نداری و جواب بزرگ ترتو میدی..چشم عزیزم حتما

یه راه حل تضمینی برات دارم دوروز صبح که شد ساک بچه رو ببند اول وقت برو اونجا بگو فلان چیزو دلم خیلی ...

براشون اهمیتی نداره با جون و دل پذیرایی میکنن اصلا ازخداشونه من برم کلا اونجا زندگی کنم بحث حریم شخصیه که حفظ نمیشه اینطوری همش دخالت میکنن تو بچه داری و زندگیم وقتی یه سره اونجا باشم پنج ساله عروسشونم همه این روشا رو تست کردم

از شوهرم ترس دارن همش به من زنگ میزنن چون شوهرم یکم باهاشون بداخلاقه ولی پشتشون رو هم زمین نمیزاره ...

اگه میتونی شوهرت توجیه کن بگو راحت نیستی یکم باهاش حرف بزن  اگرم میدونی اثرنداره وقتی اومدن برو بخاب دکراسیون عوض کردن هی بگو ببخشید میسه برگردونی سرجاش فلان وسیله. یکم خودت سفت بگیر

کابرای عزیز مراقب این دوکاربری باشید: بیسکوئیت شکلاتی و خانم مارکوپولو، توتاپیکهایی که برای افغان ها زده بشه نی نی یارا تگ میکنن و بشدت حامی ومدافعن تاپیک من گزارش زدن

ببین دو سه بار خودتو بزن سرگیجه ضعف کردن الکی خودتو پرت کن زمین بگو سرم گیج رفت بعد بگو رفتم دکتر گفته بدنت خیلی ضعیف شده و از فعالیت زیاده باید استراحت کنی اگه زنگ زدن بگو ببخشید حالم بده شرایط مهمون ندارم حالا اگه بهتر شدم شب میام بهتون سر میزنم

ببین دو سه بار خودتو بزن سرگیجه ضعف کردن الکی خودتو پرت کن زمین بگو سرم گیج رفت بعد بگو رفتم دکتر گف ...

باور کن همین الان هم پریودم هم رژیم هم بچه ام همش گریه میکنه شیر نمیخوره یک ساعته پاشم و نه غذامو رسیدم درست کنم نه خونه رو تمیز کنم یکم دیگه هم میان 😔 ولی اونا از خداشونه من از پس بچه بر نیام بیان بچه رو با ساکش بردارن ببرن..چند روزی مریض شده بودم انفولانزای شدید گرفتم حتی بچه هم با من مریض شدو دماغش گرفته بود بچه دو ماه و نیمه رو خودم با بدبختی سه روز نگه داشتم و دکتر نرفتم که قرص نخورم خواب بمونم بچه گرسنه بمونه در نهایت روز چهارم حالت جنازه شدم و مجبورا به اصرار شوهرم بعد از کلی دعوا که من قبول نمیکردم بچه رو برد گذاشت پیش اونا خواهرشوهرمم سنش بالاس و مجرده بچه رو چند روز برام نگه داشتن تا خوب شدم..بماند چه حرفا که نخوردم از اطرافیان که چطور دلت اومده بچه اتو ول کردی به امون خدا خونه بقیه..بعد از اون هم خانواده اش شیر شده بودن میگفتن بچه رو بیار بزار اینجا با ساکش بده ببریمش فلان جا..یه بار مهمون بودیم باغ من شب بخاطر پسرم که خوابش بهم نریزه نرفتم چون تو شلوغی نمیخوابید بعد خواهرشوهرم گفت تو خسته ای برو‌خونه بچه رو بده من ببرم باغ بقیه میخوان ببیننش که شوهرم برگشت گفت غزل بخاطر بچه نمیخواد بیاد باغ که بچه راحت بخوابه تو میخوای بچه رو ببری؟!

وقتی بچه رو ول بدم رو دست اونا..اونا هم پرو میشن کلا میان بچه رو میبرن پیش خودشون چون عادتشونه نوه های دیگشون رو هم همینکارو کردن پسر برادرشوهرم تا دو سال پیش همبن خواهر شوهرم بزرگ شده جاریم بنده خدا نتونسته جلوشونو بگیره چون خونشون نزدیک بهم بوده و بچشم شیر خشکی ..هنوز که هنوز وقتی حرف در میاد منتشو میزارن میگن ما بچتو برات دو سال بزرگ کردیم با این که خودشون به زور میرفتن بچه رو میبردن..همه اینا به کنار تربیت خانوادگیشون اصلا خوب نیست من نمیخوام‌ بچم‌تو‌خونه اونابزرگ شه و تربیت‌اونارو بگیره وگرنه کیه که دلش کمک نخواد همه از خداشونه یه نفر بچه‌اشونو دوساعت نگه داره اونا بخوابن 

اخه خیلی دخالت میکنن اون‌اوایل میومدن دکوراسیون خونه رو عوض میکردن وسواس تمیزی دارن همش میخوان‌همه ج ...

به هیچ وجه اجازه ی دخالت تو امور زندگیتو نده.شیر خشک و پوشک و جای خواب و نوع لباس و... همه ذو بگو اینطور عادت داره روالش اینطوره.راه خودتو برا تمیزی بگیر هر خونه فقط ی زن میخواد قرار نیس تو طبق عقاید اونا پاشی تمیزی کنی.اشتباهت اینجاس اونا میان کوزت میشی

باور کن همین الان هم پریودم هم رژیم هم بچه ام همش گریه میکنه شیر نمیخوره یک ساعته پاشم و نه غذامو رس ...

پس نگران این نباش که پشت سرت حرف بزنن یا  بهت بگن ادب نداری یا منت بزارن درهر صورت کار خودتو بکن ولی تلخیاشونم تحمل کن من اگه بجات باشم اصلا این وضع رو تحمل نمیکنم چون تصلا نمیتونم بدون حریم شخصی باشم یا پشت سرهم چندبار برم خونه کسی یا اونا بیان به نظرم جدب برخورد کن 

لایکم نکنیییییییییید لایکم نکنیییییییید  🚫کاربری قشنگم سر یه داستان منطقی ترکید 😓متاهل و متعهدم درحال یادگیری زبان انگلیسی اگ توصیه و یاکتابی بهم معرفی کنی که بیشتر پیشرفت کنم دوست خوب من میشی😗عاشق ورزش و یوگام و چیره دست در میکاپ و شنیون برای سلامتی پرنس کوچولوم اگه دوست داشتی یه صلوات بفرست بهم بگو تا برات حمد بخونم 💟اسم کاربریم از اسم آنتوان لاوازیه گرفته شده یه دانشمند فرانسوی 💓تاریخ ۱۴۰۳/۱/۱۱پسر قشنگم دنیا اومد و بهشت رو به زندگی من اورد 😗
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   vittozahra  |  8 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  8 ساعت پیش