من حالم از این زندگی کوفتی بهم میخوره
از زندگی
از دنیا
از آدماش
دلم میخاد تنها و تنها باشم
کاش دختر نبودمو
میرفتم جایی که حالم خوب بشه
و هیچ کس پیدام نکنه 😭
اخه چرا
من الان دلم یه جاده طولانی میخواد که اصلا تمومی نداشته باشه
آهنگ گوش کنم از ته دل گریه کنم تو جاده راه برم
اخی چرا عزیزم
از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
من یه جوریم. میخوام نماز امام زمان رو بخونم اما ته دلم میترسم
یه جور که نمیدونم چی میشه، میترسم که اگه نشه... ذهنم نمیره سمت حس خوب
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
