سلام من امروز قصد داشتم ک برم خونه پدرم و شب بمونم بعد همسرم پرسید ک کی میخوای بری...و عصرمن اومدم شب ک بهم زنگ زدگوشی دستم نبود ندیدم تماسشو چند دقیقه بعد بهش پی ام دادم دیر ب دیر ج داد بعد بهش زنگ زدم وقتی جواب داد انگار کسی پیشش باشه و متوجه نشه من چی بگم ی چیزی میگفتم مکث میکردو بعد چند ثانیه جواب داد خونه پدرشوهر م طبقه پایین ماست میگفت اونجام اما هیچ سرو صدایی نمی اومد ..دوباره یک ساعت بعدبهش پیام دادم گفت اومدم خونه دراز کشیدم بعدش گفتم فیلم مورد علاقه ت امشب پخش نشده گفت نمیدونم نگاه نکردم بهش شک کردم احساس کردم کسی پیششه🥲