تا چند شب قبل که بدون بهانه با مامانم دعوا میکرد و متوجه شدم دست روش بلند کرده. سریع رفتم گفتم بس کنه و اونم اومد به منم بزنه گفتم اینقدر ارزش دارم برات؟ گفت اندازه پشگل هم ارزش نداری
میدونید خیلی ناراحت دم خیلی برخورد بهم
بعدش گفت گمشو از خونه بیرون و منم هیچ کاری باهات ندارم
حس میکردم قلبم میخواد بگیره
حتی الان هم که بهش فکر میکنم خیلی ناراحت میشم