سلام دوستان من باردارم و مدام درحال ضعفم شوهرم وقتایی که سرکاره منو میزاره خونه مادرش الان چهار روزه خونه مادرش هستیم و من واقعا عصبانیم که اصلا یه غذای درست نمیده پریروز نهار شامی دیروز نهار کوکو و امروز نهار سالاد ماکارانی هیچ کدوم زن باردار را سیر نمیکنه بهش میگم سیر نمیشم نمیخوام اصلا میگه بعد یه میوه بخور خونشونم فوق العاده بی نظمه و خودشم مثلا ما الان ۴ نفریم برا سه نفر برنج درست میکنه میگه نمیخورم و بیشتر از همه میخوره یهو سر سقره نشستی خانواده دخترش میان میگه مامانمرگمن بشین سز سفره و بشقاب غذای هممون نصف میشه اصلا درک این چیزارو نداره و من الان عین این ۴ روز گرسنمه و عصبانیممنتظرم فقط صبح بشه همسرم بیاد بریم خونه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
خب بچها منم به ارزوم رسیدم بلخره بیبیم مثبت و باردارشدم(مامان دوتا فرشته کوچولو)ولی خب تو هفته های پایین قبل از شنیدن صدای قلبشون خدا اونارو ازم گرفت🙂ولی ناامید نمیشم اونا بااومدنشو امید زندگی رو ب قلب من اوردن من بازم تلاشمو میکنم شمام برام دعا کنید 🙏♥️♥️🙂۱/۲/۰۳ من ددباره مامان شدم🥺
خب بچها منم به ارزوم رسیدم بلخره بیبیم مثبت و باردارشدم(مامان دوتا فرشته کوچولو)ولی خب تو هفته های پایین قبل از شنیدن صدای قلبشون خدا اونارو ازم گرفت🙂ولی ناامید نمیشم اونا بااومدنشو امید زندگی رو ب قلب من اوردن من بازم تلاشمو میکنم شمام برام دعا کنید 🙏♥️♥️🙂۱/۲/۰۳ من ددباره مامان شدم🥺
قرار نیست ۶ ساعت راه بکوبی بری ک دوساعت بعد برگردی ک دلت بسوزه
میری چندردز بمونی
خب بچها منم به ارزوم رسیدم بلخره بیبیم مثبت و باردارشدم(مامان دوتا فرشته کوچولو)ولی خب تو هفته های پایین قبل از شنیدن صدای قلبشون خدا اونارو ازم گرفت🙂ولی ناامید نمیشم اونا بااومدنشو امید زندگی رو ب قلب من اوردن من بازم تلاشمو میکنم شمام برام دعا کنید 🙏♥️♥️🙂۱/۲/۰۳ من ددباره مامان شدم🥺
عزیزم اگه نزدیکشون رستوران نیس کاش میرفتی سوپرمارکتی چندتا تخم مرغ و نون لواش میگرفتی نیمرو میزدی میخوردی تا هم سیر بشی هم واسه وزن گیری بچه خوبه هم مادرشوهرت بفهمونی که یه زن پا به ماه با دو قاشق سااااالاد ماکارونی دو تا کوکو چوسکی سیر نمیشه من ماه اخر بارداریم اینقد اشتهام زیاد شده بود خیییلی میخوردم بچه هام دو تاشونم ماشالله نزدیک ۴ کیلو بودن روز تولدشون
منم ماه های اول بارداریم ویار سختی داشتم اصلا نمیتونستم غذا درست کنم و واقعا سخت بود خودم که هییییچچچی نمیتونستم بخورم همسرم هم مجبوری غذای بیرون میگرفت یا مامان خودم غذا میفرستاد. مادرشوهرم اصلا در این زمینه درکم نکرد و فکر اینو نکرد که پسر خودش سختش میشه، با اینکه خونش به ما خیلی نزدیکه... ولی اون روزها گذشت... من هیچ وقت از کسی انتظار نداشتم، مادرشوهرمم وااااقعا زن خوبیه اما انگار که فقط مادر آدم دلسوزه تو بارداری، از دوستانی که استارتر رو سرزنش میکنن تعجب میکنم، خب خودتون آدمای قوی و محکم هستید درسته ولی خانم پا به ماه احتیاج به رسیدگی داره و من به استارتر پیشنهاد میکنم ماه آخر رو به مادرتون بگید بیاد پیشتون اگر براش مقدوره