بچها ازتون راهنمایی میخوام

خدارحمتش کنه

خدا بیامرزتشون

منم بچگیم بابامو از دست دادم الانم من ازدواج کردم داداشم فعلا پیش مامانمه بعد ازدواج داداشمم قصد دارم به مامانم بگم مجدد ازدواج کنه تنها نمونه

منم پدرم ۷سال پیش بخاطر سکته مغزی فوت کرد من ۲۱سالم بود برادرم ۱۸..خیلی سخت بود اما باهاش کنار امدیم.. دنیا همینه دیگه همه رفتنی هستن به هر طریقی.. خدا پدرتون رو بیامرزه.. ولی هوای مادرتو داشته باش زیاد برو پیشش

ان شاالله خدا به همگیتون صبر بده من دور و اطرافم هرکی رو دیدم که شوهرشون فوت شده رو پای خودشون زندگی کردن خیلی سر حال و قبراق هم به کارهاشون میرسن با دوستان هم سنشون رفت و آمد میکنند.

مادرتون سنشون بالاست؟

یکی از فامیلا شرایط شمارو داره درماه یه هفته خونه دختر یه هفته خونه پسر میمونه بقیشو خونه خودش میمونه یه هفته خانواده دختر یه هفتع خانواده پسر میان

گفتن دوهفته خونه پسر برو دوهفته خونه دختر گف نمیخوام عروس وداماد بگن میاد خونه ما میخوره یه هفته هم اونا بیان خونه من

خاله منم خیلی وابسته بود حتی تا غذا درست کردنم شوهر خالم انجام میداد خالم اصلا و ابدا بلد نبود الانم نزدیک ۶۰ سالشه شوهر خالم فوت کرده باور کن اینقدر قشنگ زندگی میکنه 

عزیزم سنی ندارن که. مطمئن باش دوست پیدا میکنند . والا این همسایه ما ۷۰ ۸۰ سالشه از وقتی شوهرش فوت کرده اینقدر فرز و سریع و چالاک شده انگار جوان شده اصلا یه جور حس استقلال پیدا کرده اونم وقتی از در خونه میخواست بره بیرون جتما باید شوهرش باهاش میرفت ولی الان مسجد میره کلی دوست داره .

خالمم که گفتم کلاش ورزش میره کلی دوست داره تنهایی یا با دوستاشم کلی سفر رفته . شماها باید این حس خوب رو بهش بدین کم کم که میتونی واسه دل خودت زندگی کنی هر کاری که دوست داری و تا حالا شاید نتونستی انجام بده ...البته الان خیلی سخته ولی بعد یکسال تقریبا خودشون رو پیدا میکنند 

سه سالی میشه البته خانم حقوق دارن و دست خالی خونه هیچ کدوم نمیرن میگن نمیخوام جای حرفی باقی بمونه تو زندگیشون دخالت نمیکنن تو تصمیماشون نظر نمیدن به گفته عروس خانواده