دقیقا منم دوست دارم تا حد توانم برای بچم هزینه کنم دو تا بشن شاید نتونم از پسشون بر بیام
من یکی میخواستم دومی خودش ، خودش را دعوت کرد مهمون ناخوانده بود اما با این که سخت بود الان خوبه باهم بزرگ شدند
خودشم میدونه من نمیارم
بههههه چه نظرات قشنگی امیدوارم کردین چون من یک پسر دارم سه ساله اقدامم.واسه دومی باردار نمیشم پس غصه نخورم ناراحت نباشم یکی دارم
دخترم شش سالشه. شوهرم میگه یکی دیگه هم میخام. ولی من مقاومت میکنم. سرو کله زدن با بچه ها خیییلی برام سخته. ولی همه میگن بعدا پشیمون میشی. نمیدونم چکار کنم. نمیدونم دخترم در اینده چه ضربه ای قراره از تک فرزند بودنش بخوره. شما چی فک میکنین. گرچه که وضع مایمونم خوب نیست
منم پسرم 2 سالشه وضع مالیمون هم بده ولی خودم دلم میخواد یکی دیگه بیارم شوهرم موافق نیست تا ببینم خدا چی میخواد
منم یه دونه دارم ۴سالشه هیچ کدوم راضی به دومب نیستیم وضع مالی هم خوبه شکر خدا
باید شرایط مالی و توانایی های خودتو هم بسنجی ما وضع مالی مون در حد یه بچه خوبه نه بیشتر
از لحاظ روحی هم من فوق العاده علاقه مند به مسافرت و گردش و تفریح هستم و به خودم به شدت می رسم از یه سره دکتر و آزمایشگاه رفتن هم بدم میاد پس واسه یکی مثه من خیلی بده دو تا به خونه و زندگی و کار و آشپزی هم خیلی اهمیت می دم
از لحاظ روحی هم من فوق العاده علاقه مند به مسافرت و گردش و تفریح هستم و به خودم به شدت می رسم از یه سره دکتر و آزمایشگاه رفتن هم بدم میاد پس واسه یکی مثه من خیلی بده دو تا به خونه و زندگی و کار و آشپزی هم خیلی اهمیت می دم
من و شوهرم اصلا به دومی فکر نمیکنیم چون زیاد اهل بچه نیستیم. بردیا هم ناخواسته شد وگرنه تصمیم داشتیم حداقل ده سال بگذره چون من زمان ازدواج ۱۹سالم بود و تقریبا ۲۲سالم شد باردار شدم یهو. بچه دوم هم حتی بهش فکر نمیکنیم. اطرافیان زیاد میگن ولی ما توجه نمیکنیم. من از لحاظ روحی و روانی و جسمی دیگه نمیکشم این دوران رو بگذرونم. رابطه شوهرم با بردیا خوبه ولی زیاد بچه دوست نیست و بارها هم شده که گفته بردیا خیلی جاها دست و پای مارو بست. کلی برنامه هامون بخاطرش کنسل شد و... دوستش داریم ولی همین یه دونه کافیه. واقعا باید بچه رو با جون و دل بخوای وگرنه سختی زیاد داره. خوشبختانه بردیا هم گیر نیست که داداش یا آبجی میخوام و با دوستاش حسابی سرش گرمه
من و شوهرم به شدت طرفدار تک فرزندی هستیم اولا که نمیخوام کل عمرمو بذارم پای بچه داری چون همین الانشم کلی از برنامه هام عقب افتادم دوم اینکه حاضر نیستم یه بار دیگه اندامم بهم بریزه چون سر اولی مثل تانک شدم و کماکان تانک هستم. و اینکه به هیچ وجه نمیتونم عشقی که به پسرم دارمو با یه بچه دیگه تقسیم کنم. شوهرم اصلا همین یکیم به اصرار من آوردیم بعد پنج سال.
من هم دوست دارم هم ندارم فکر میکنم اگر بچه بیارم از زن بودنم فقط زاییدن رو بلد هستم
ولی الان که پسرم بزرگه ۱۰سالشه احساس تنهایی میکنه دلم براش میسوزه منم برای اون دلم میخواد بچه بیارم وگرنه خدایی خیلی استراحت میکنم مهمونی میرم راحت استخر اینو انور
والا من خواهر و برادرمو سال تا سال نمیبینم دیگه تا چند سال دیگه تنها بودن معنی نداره
من فکر می کنم پدر و مادر خوب برای بچه به مراتب بهتر از داشتن خواهر و برادره(نظر شخصی من )
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
