اسی من حق رو به تو میدم ،سنی هستی که صلاح خودتو خوب میدونی ...
من در تعجبم از کاربرایی که این حق رو اجازه میدن کس دیگه ای براشون تعیین کنه ...
من دور از خانواده امم ولی خوب در جریانن که تا ده و یازده بیرون میمونم و با دوستام هستم ،نه تنها البته و نگرانی از بابت مادرم بود که زنگ میزد بهم و باهام حرف میزد ،بار اول که بعد از یازده بیرون بودم رو قشنگ یادمه که حرفای دیگران میومد تو ذهنم ولی تا برسم به جایی که باید برم با دوستم حرف میزدم تا آرومم کنه که مشکلی پیش نمیاد برام ...
شهرای بزرگم که کلا زندگی در جریانه ،من شهر خودمون بودم میترسیدم ولی اینجایی که هستم نه زیاد