قضاوت نکنید پدرم خیلییی بد کرد در حقمون خیلیی...
امروز بعداز مدت ها رفتیم سر خاکش اکثرا اقوام هم بودن...حتی یه قطره اشک هم نتونستم بریزم انگار دلم سنگ شد وقتی عکس رو سنگشو دیدم
من موقع فوتش حلالش کردم ولی ته دلم انگار قهرم باهاش دست خودمم نیست
چیکار کنم دوست ندارم اینجوری باشم🥺
هنوز یک سالم نشده که‌فوت شده ،شایدم به خاطر اینه که حتی یه خاطره ی خوش هم از بابام ندارم😅😢
ببخش پدرت ب این معنا نیست که بری سر قبرش و زار زار گریه کنی
ببخشی یعنی از اون حس تنفر و زجرت نسبت ب پدرت کم تر شه همین
بیشتر ازاین از خودت توقع نکن
مگه قهرتون سر چیه
درکت میکنم
عزیزم کاملا میفهمم
روحش شاد.
متاهلی؟ ۳ سال ازش جدا زندگی میکردی؟
چیکارا کرد که انقدر دلتو شکست؟
چرا فوت کرد؟ چن سالشون بود؟
قطعا اتفاق هایی افتاده که این طوری رفتار می کنی . با خودت مهربون باش . و بدون اگه واقعا ظلمی نکردی و آزاری نرسوندی احساس گناهت بی دلیله🤍
اسی گذسته ها گذشته پدرت هم فوت شده دیگه به این چیزا فکر نکن
کاملا درکت می کنم عزیزم
حق داشتی
هیچ بچه ای بی دلیل از مادر پدر نمیگذره
چون خودش بیشتر آسیب میبینه تا اونا...
اسی منو شوهرمم با مادرشوهرم چند ساله قطع رابطه ایم بخاطر توهینها و بی احترامی هایی که بهمون کرد
چن وقت یبار زنگ میزنه میگه حلال نمیکنم نمیاین نوه ام رو ببینم و اگر بمیرم چجوری روتون میشه بیاین سر قبرم ازین حرفها. نمیدونم‌چکار کنم از طرفی رفت و امد کنم زندگیم توی خطر میفته از بس اذیتمون میکنه با اخلاقهای سمی و زبون تندش از طرفی عذاب وجدان دارم بمیره. خیلی دوراهی بدیه.
