حالم خيلی بده نمیتونم بخابم

منم اولا سر همین چیزا خیلی دعوا کردم باور کن خیلی رد اعصابم تاثیر گذاشت ولی الان ولش کردم میبینم داره دروغ میگه و می‌پیچونه ولی بخاطر اعصاب خودم میگم ولش کن این آدم نمیشه

وای عزیزم. مشاوره می تونین برین؟

داماد ماهم اینطوریه ی روده راست تو شکمش نیست همش اغراق و دروغ متاسفانه پنهان کاریش گند زدبه زندگیشون ولی خب خواهرم ی طوریه ادم نمیتونه زیاد باهاش راحت باشه دردشو بگه من خودم جرات نمیکردم چون امن نبود  نمیدونم چرا خودشم نمیدونه امیدوار بودم تو ازدواجش اینطوری نباشه ولی شد شاید باید یکم رفتار خودتونو عوض کنید البته دروغ گویی خیلیا ذاتی ولی میشه بهترش کرد

وا مشاور چرا می خندید😐

عجبببب

قبول نمیکنه چون انقدر دروغ گفته خودشم باور کرده حالا من با چیزی کار ندارم رو هر چیزی بیشتر زوم کنی بزرگتر میشه سعی کن اهمیت ندی یا به مرور یطوری رفتار کنی که انگار دیگه دروغ نمیگه و اصلا فکرت اونوری نره خودتم به شوخی و خنده و بی تفاوتی رد کن بره یجوری رفتار کن که انگار انتظار دروغ نداری کلا فراموش کن که دورغگوئه درست شد هیچ نشدم حداقل خودت اعصابت ارومه 

عزیزم با شماره ۱۴۸۰ صحبت کن

مشاوره های خوبی می دن واقعا

عزیزم نمیخوام ناراحتت کنم اینجور ادما اصلا درست بشو نیستن تا متوجه میشی دروغ گفتن میان توجیه میکنن که ما دروغ گفتیم محبور شدیم چون نمی خواستیم ناراحت بشی یا اینکه میگن خودت باعث شدی ما دروغ بگیم انقد که گیر میدی، وای این حرفشون یه دفعه باعث نابودیت نمیشه ذره ذره آبت میکن، فقط اینکه اگ میخوای زندگی کنی نباید ته توی کاراش رو دربیاری چون باعث نابودیت میشه، خودت رو بزن به بیخیالی وگرنه هرچی پی کاراش رو بیشتر بگیری میبینی وضعیتش خیلی داغون، انگار که اول یه سوراخ کوچیک میبینی ولی هرچی خاکا رو میدی اونور هی این سوراخ بزرگ و بزرگتر میشه، دیدم که میگم درسسسسسست نمیشن، ما یه ضرب المثل داریم میگ، چیزی که با شیر اومده با جونم میره 

فقط میتونم بهت بگم برا اینکه اذیت نشی سعی نکن دروغش رو دربیاری چون میبینی برا توجیه دروغ چه دروغ های که نگفته 

دور از جونت عزیزم، اینجور ادما درست نمیشن حتی بامشاوره، اگه درستم بشن برا کوتاه مدت، نهایت یکی دو روز، حداقل خودتون برید مشاوره بتونید با این مسئله کنار بیاید، وگرنه از پا میوفتین یا زندگیتون به مشکل میخوره، دور از جونتون  من که زدم به نفهمی