امشب عروسی پسرخالمه تو کارتش نوشته ۸ تا ۱۱
ولی دختر خالم گفت ما میخوایم از ۶ونیم راه بیفتیم شما هم بیاین اگه دوست دارین
حالا ما هم دوست داریم بریم بابام نمیذاره هی دعوا راه میندازه که چه خبره چقد زود و این حرفا
دو کلمه ام که بیشتر باهاش حرف میزنم دعوا میکنه با داد و بیداد میگه اصلا از ساعت ۴ برین (ولی خب الکی میگه یعنی مثلا داره تیکه میندازه و مسخره میکنه)
چرا آخه یعنی من و مامانم حق نداریم یه کوچولو وقت بیشتری با دخترخاله ها و خالم بگذرونیم؟؟؟
بابام همیشه کارش همینه انقد مامانمو سر همین موضوعای مسخره اذیت کرده از اول تا الان که چی
همیشه آرزوم اینه که همسر آیندم مثل بابام نباشه خیلی میترسم...😔