2777
2789
عنوان

برام عزیز مثل برادر

260 بازدید | 38 پست

من یکی از همکلاسی هام (آقای متاهلی) خیلی دوست دارم و خیلی اوقات همراه با خانمش یا تنهایی با دوستامون قرار میزاریم یه شخص شوخ طبع و با توجه به این موضوع دوست داریم همیشه پیشمون باشه باهام دست میدیم البته خانمش مشکلی ندار خودش چند بار گفته مثل خواهرمی و منم همین گفتم تازه من دوست دارم زودتر ازدواج کنم تا اکیپ چهار نفر بشیم بنظرتون چنین دوستی و حسی غلط (خواهشا قضاوتم نکنید )

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ببین غلط هم نباشه، ضروری که نیست! همین که الان داری به درست و غلطش فکر میکنی، یعنی اینکه میدونی همچین بی عیب هم نیست، من باشم، سر بی دردو دستمال نمیبندم. 

اختیست، تلفظ فرانسه ی آرتیست(هنرمند) هست.

اگه هیچ کدوم جز حس خواهر برادری چیزی ندارید نه به نظرم غلطنیست البته نظر کنه مثلا من همکار آقا بعد چند سال متاهل هم هست زنک زده سراغمو بگیره خیلی هم خوشحالم کرد 

دوستییش غلط نیست و اشکال ندارع 

اما هرگز مثل برادرت نیست تلقین نکن 

بعضی دردا مثل چایی میمونن....!!!شاید سرد بشن !اما تلخ باقی میمونن...!!!!❤️😍 سال ۱۴۰۱ب آرزوم رسیدم 😍❤️

اگه روشنفکرن و خانمش مشکل نداره نه مشکل نیست

البته اگه داداش واقعی باشه کیک نباشه

 اونقدر ادای آدمهای قوی را در آوردم که خودمم باورم شد قوی ام 😏 هرکی دلش گرفته بود من بودم....هرکی غصه داشت من بودم.....هرکس از عالم و آدم بریده بود من بودم......ولی وقتی نوبت ب خودم رسید.....بازم فقط من بودم و من.....🙂🙂🙂 داشتم با عروسک هام بازی میکردم نفهمیدم کی بزرگ شدم و شونه هام اینقدر قوی شد که این همه غم را به دوش کشیدم و آخ نگفتم🤫  هروقت گفتم خسته ام هیچکس باور نکرد خستگی مو این شد ک خسته شدم از زندگی💔 دلم میخواد یک شب بخوابم و دیگه صبح نشه چون واقعا خستم🖤   من اونقدر زیادی مهربونم که بهم میگن احمق پس برای من از سیاست داشتن نگو آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد💔یکی از تناقض هایی که توی زندگیم تجربش کردم این بوده که؛دلم واسه یه نفر خیلی تنگ شده بودش ولی دیگه نمیخواستم توی زندگیم باشه.....عجیب بود نبود.....؟؟؟ نامهربانی آتشم زد....آتشم زد💔💔 من کاربر جدید نیستم از زمان اقدس اینجا بودم....دیگه نی نی سایت جذابیت اون موقع ها را نداره  (قول میدم یک روز بشم ناجی همه زنهایی که به اجبار ظاهری همچو کوه داشتند و از درون نابود....) یک روزی که خواستم از سایت برای همیشه برم داستان زندگیمو حتما تعریف میکنم امیدوارم اون روز آخرش باشه ی پایان شیرین نه مثل این ۳۰ سال تلخ💔

به عنوان فردی که هر روز با این موارد سرو کار دارم، حظر کنید، دوری کنید. زنگ خطر رو من به صدا در میارم.

جهت مشاوره ی حقوقی، دعاوی خانواده، مهریه، طلاق توافقی، نفقه، وکالت در طلاق و انواع قراردادها، حقوق کیفری، توهین، تهدید، قذف، افترا، مزاحمت و.......پیام دهید.                                                                                                     کانال تازه تاسیس وکیل یار در تلگرام vakil_yarhs@                                 حمایت می کنید؟💞
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792