2777
2789

دو هفته دیگه عروسیمه خیلی حالم بد ی عالمه کار ریخته بود سرم کارای عروسی کارای سالگرد فوت مادرم ی عالمه مهمون تو خونمون هیچوقت انقدر تنها نبودم زیر بار مسئولیت دارم له میشم ب شوهرم گفتم برو چوب پرده بخر واسه خونه نصب کن فردا جهیزیه رو ببریم گفت نمیخرم جهیزیه ام خودم تنهایی میام میبرم مادر پدرم نمیان گفتم باید بیان چوب پرده ام وظیفته باهاته باید بگیری قبلأ هم بهش گفتم بگیر گفت وظیفه من نیست گفتم باشه خودم چندسری رفتم دنبالش ک بگیرم نشد گفتم من ک این همه خرج کردم سر ی چوب پرده اوقات تلخی نکنم بد گفتم حالا ک اینجوریه منم پرده هامو نمیارم جهیزیه ام نمیارم گفت ب فلانم منم فوشش دادم هرچی زنگ زد جواب ندادم زنگ زد ب خواهرم ب خواهرم فوشای خیلی زشتی داد خواهرمم هیچی بهش نگفت منم گوشیو برداشتم ب مادرش و خواهرش فوش دادم خیلی تو این یک سال عذابم دادن خیلی خسته ام الانم عروسیمو ب هم زدم گوشیمم خاموش کردم کاش بمیرم دیگه تحمل ندارم 

اجب ادم بیغیرت و نفهمیه

بابا من دوهفته پیش دغدغه‌م این بود چرا دیر سین زد، الان هر نیم ساعت باید بپرسم خوبی؟اونجا موشک نزدن؟زنده ای؟دوست دارما، نمیر، زنده بمون  

حق نداره فوش بده ولی😕😕

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

الان چطوری می تونی لباس عروس می پوشی جلوش قر میدی؟!

اصن خوشحالی داری اون شب؟!

اون ذوقتو می کنه اون شب؟!

چرا مدیریت نداری روی رفتار و کردارت؟

هم تو هم اون

وظیفته بری بخری؟!

یه کم دلربا و جذاب باش دم عروسیت

نیازی نیست این حجم از بی شخصیت شدن برا خودت و خونواده ت رو باعث شی؛

بهتر و قشنگتر باهاش صحبت کن.

شوهرت بهت گفته ب فلانم؟!

این چ حرفیه؟! چطوری می تونین زندگی کنین با این اداها

خب دختر خوب همونایی که میان پرده نصب کنن چوب پرده هم دارن و میزنن اگر بخوای من اینکار رو کردم

اما در مورد اینکه شوهرت به خواهرت فحش داده و شمام یکاره به مادر خواهر اون نمیدونم چی بگم 

حالا چرا فحش و فحش کاری اونم دم عروسی 🙄🤔

وقتی انقدر بینتون تنش هست مگه مجیوری جهیزیه ببری و برگردونی؟

تلاش می کنم تا حد امکان به جای استفاده از واژه های غیر فارسی از معادل های فارسی استفاده کنم😁شما هم اگه جایی دیدید که واژه نامأنوس غیرفارسی استفاده کردم بهم تذکر بدید♥️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792