سلام دوستان، وقتتون بخیر
من الان هفته سومه که میام خوابگاه دانشگاه، ولی اصلا نمیتونم کنار بیام، حالم بده، خیلی دلتنگ خونوادم، از یه طرفم نمیدونم درس هارو چطور باید بخونم، استرسم دارم، گشنم میشه ولی غذا از گلوم پایین نمیره، پر از بغضم، دارم نابود میشم😭😭
میشه بهم راهکار بدین؟
عزیزم 💔
نمیشه آخر هفته ها بهشون سربزنی ؟؟
چه رشته ای میخونی
من ۱۵ سالگی رفتم خوابگاه
راهکارش اینه خودتو ی مدت با درسا زیاد سرگرم کنی و سعی کنی فکر نکنی کمتر زنگ بزن تا به کمتر بودنشون عادت کنی من خودم نمیتونستم زنگ بزنم خانوادمم دوهفته یبار زنگ میزدن🥲ولی خب دیگه باعث شد عادت کنم
تبریک میگم شما داری به تکامل میرسی🤣 هیچ چاره ای نداره سختیارو تحمل کن که مستقل بشی سختیا آدمو میسازه. استرس چی؟ از ترمای بعد میفهمی بیخودی نگران بودی
عزیزدلم اگه کنکوری بودی یادت بیاد چه سختی هایی کشیدی.زیاد بهش فکر نکن.خودتو سرگرم کن .جزوه بنویس.درس بخون.کتاب بخون موسقی گوش کن.خودتو سرگرم کن.ما که پشت کنکور موندیم بدترین حس رو داریم.قوی باش عزیزم
سلام عزیزم
از تجربه خودم میگم بهت
اولش اینطوری بعدش کم کم عادت میکنی
هم این هم اینم که استقلالو یادمیگیری و بزرگ میشی
اصلا خودتم باورت نمیشه
دوستای خفنم پیدا میکنی کم کم و میترکونی
هر جاام کم اوردی به خدا توکل کن
منم خواستی هرررررر سوالی داشتی درخدمتتم عزیزم
من هم خیلی بهم سخت می گذشت۲۱روزبی اشتهایی عصبی داشتم باآب وچای زنده بودم البته خوابگاه مازندان بودهقته ای۲ساعت حق خروج ازخوابگاه داشتیم خداروشکردوسال بعدازمااون جامنحل شدخیلی بدبودخیلی من آدمی هستم که زودوابسته می شم ولی ذره ای به اون جاعادت نکردم البته این جریان مال سال۷۴هست
چن تا دوست خوب پیدا کن درس بخونین خوش بگذرونین. یه چن ترم که بگذره دلت نمیخواد بری خونه انقد که بهت خوش میگذره. با بچه های خوابگاهم کناربیا خیلی دعوا میشه اونجا سرت تو کار خودت باشه
این مرحله خارج شدن از پیله است همونقدر دردناک.اما تغییرات بعدش خیلی عالیه تحمل کن
چن نفر تو یه اتاق هستین
من وقتی رفتم دانشگاه یکسالشو مجازی خونده بودم و با بچها اشنا شده بودم
اصلا بهم سخت نگذشت و دلم میخاست بیشترم بمونم
خوبه دخترا رو نمیبرن سربازی خوابگاه مثل خانه خالس😅
بازم الان گوشی و اینترنت هست زمان ما یعنی 16سال پیش این امکانات نبود اصلا داخل خوابگاه فقط گوشی ساده مجاز به استفاده بود
