دیروز توی پارک بودم دو تا دختره با فرم مدرسه روبروی هم پاهاشون دور کمر هم قفل کردن ازین سرسره لوله ایی پیچ پیچی ها سر میخورن پایین..هار هار میخندن مقنعه ها کج شده.. لب و دهن خشششک. هی ناموسا ناموسا میگفتن
همشم اطرافیان رو نیگا میکردن که ببینن کسی نگاشون میکنه یا نه برای کارهای جذابشون.. از دور خیز برمیداشتن سرسره ها رو گروپ گروپ معکوس میرفتن بالاا. سر و لباس خاکییی..
.
.
یه جمله بگید برای کمک به بعضی بعضی بعضی دخترایی که دوران بلوغ رو دارن سر میکنن و خیلیی کارهای جلفی توی خیابون و بیابون انجام میدن و فکر میکنن خیلی کارهاشون جذابه.. شاید جمله شما کمکی باشه که آبرومندتر این دوره رو پشت سر بزارن. شاید اینجا دنبال راه چاره بگردن و جمله شما کارساز باشه براشون🥴🥴
(دقت کنید گفتم بعضی دخترای تازه بلوغ)