من عقد بود بعد خونه پدر شوهرم سرگنجیشگی درست کردم من مادرشوهر ندارم فوت شده شوهرم وپدرشوهرم اون موقع بودن بعد گوشتای چره کردشون خیلی چرب بود به زور بهم چسبیدن خلاصه من غذا رو پختم رو گاز بود تاشوهرم از سر کار بیاد
بعد امد رفت سره قضا گفت این که آبش کم میخواست توی آبش نون تیلیت کنه بعد از سماور آب جوش برداشت نصف پارچ ریخت توش
دیگه این گوشتا شل شدن همه وا رفتن شدن بریونی 🤣🤣🤣
یه خاطره ام ازخواهرم بگم
اولین قرمه سبزی که پخته بود سبزی هاش روسرخ نکرده بود ونمک هم کمزده بود
بعد شوهرش امد خونه غذا رو که آورده بود گفت بود این چیه چرا مزه اش اینجوریه
خلاصه آجی ماهم گفت بود نمیخوای خوب نخور بشقاب هارو برده بود توآشپزخونه خوب اگه نمیخوای چرا ایراد میگیری
بعد شوهرش بیچاره گفته بود نه بیار حالا طوری نیست میخوریم از گشنگی خورده بود
آجیم گربه رو دمحجله کشته بود😐😅😂😂