فکر کن برای عقدش که میخواستند خرید کنن ما بودیم ینی خواهر شوهر و مادرشوهرش با کارت شوهر خود خالم هر چی تو بازار بود خریدن هرچیااااا ینی تو دستای ما هم نایلون خریدشان بود بعد به خالم که میرسیدن نه اینجا برای تو خوب نیست اونجا اینجوری اونجا این مدلی که میخوایم و نداره آخرشم وقت نشد خواهر شوهرش خودش تنها رفت برای عقدش خرید یه لباس دقیقا مال ده سال پیش خرید 
خرید عروسیم که اصلا خالم نبردن خودشون چمدون درست کردن مثلا که میخوایم فلانی با خریدامون سوپرایز شه آخرشم خالم همشو داد به یکی که تو محلشون وضعش خوب نبود 
برای لباس عروس خالم و شوهر خودشون رفتن میخواستن عروسی که خود شوهر خالم پولشو داد کنسل کنن 🥲 آخرشم خواهرشوهرش یه لباس عروس پوشید از لباس خالم سفید تر و پف دار تر پر از سنگ بود یکسره دست داداششو داشت ینی خالم قشنگ بدبخت کرد این خواهره